2777
2789
ن عزیزم من بد هیچ کدومشون نمیخوام ولی زندگی از هر  طرف بهم فشار میاره تو بودی جای من چیکار میکر ...

واقعیت اینه که من تک تک احساسات و ابعاد زندگی تو رو نمیدونم که بتونم تصمیم بگیرم چه کاری میکنم تو این شرایط

تنها چیزی که میتونم بگم اینه که اولین اولویت زندگیت خودت باش

نصیحت نیست

شیوه زندگی کردنه

خانوادت رو دوست داری؟ اگه اره که من ایده ای ندارم برای کسی که مثل منه و خانوادش اهمیت چندانی براش ...

شاید بتونم دیگ دوسشون نداشته باشم فقط دو تا ایجی آخرین دوست دارم 

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

شاید بتونم دیگ دوسشون نداشته باشم فقط دو تا ایجی آخرین دوست دارم

مشکل اینجاست که اینجوری بهمون تلقین شده که تحت هررررر شرایطی ما باید اعضای خانوادمون رو دوست داشته باشیم

حالا هرچی میگن بگن هرکاریم میکنن بکنن

ولی این اشتباهه

خانواده مهم هست ولی خود شخص مهم تره

خیلیا بخاطر خانوادشون از دست رفتن

از هر لحاظ

هستم هنوز  حرف بزن برام

چی بگم خیلی بغض گرفته منو نمیدونم از چی بگم از کی بگم من تحت شرایط کاری هستم ک از ن از نظر پولی ن از نظر اینک بدونم اصلی کار بشم ندارم یعنی خیاطی کار میکنم  و شاگردم میخوام برم جای دیگ ولی مطمعن نیستم اونجا امنیت جسمی داشته باشه یان با کسی ک دوسش دارم نمیتونم ازدواج کنم از همه بدتر خانوادم تعنه اینو میزنن ک هیچکی نمیاد تورو بگیره یا هیچ وقت جدید نمیگیرین ن تو خونه ن تو سرکار هیچجا حس خیلی بدی دارم نسبت ب خودم وگرنه زشت نیستم گفتم کنترل رو هیچ احساسم ندارم

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز