امروز من با عشقم به خاطر مسائلی مجبور شدیم که دیگه حرف نزنیم بعد صفحه 2

مدیر

عضویت: 1401/01/20

تعداد پست: 8805

من پیاده روی میکردم یه دختر و پسر که فکر کنم پسره 18 سالش بوده دست هم رو گرفته بودن و وقتی که از کنارم رد شدن پسره گقت که دق کن تو هیچ کسی رو نداری دستت رو بگیره ولی رل من داره

چند بار اسنو گفت 😑

1403/03/14

00:28

0 نفر لایک کرده اند ...

اظهار نظر

مشاهده افراد آنلاین

m9496

عضویت: 1402/12/13

تعداد پست: 1425

چ ل اشی

لطفا ریپ نزن اگه با نظرم مخالفی..کامنت هام واسه استارتر...حوصله بحث ندارم

1403/03/14

00:32

2 نفر لایک کرده اند ...

آنشرلیباموهایقرمز

عضویت: 1400/02/03

تعداد پست: 5871

😂😂😂خاک تو سرش

این اتفاق واسه منم افتاده ولی یه جور دیگه منم شرایط شمارو داشتم یه دختر پسر از دور داشتن میومدن دست همو گرفته بودن من بغض کردم نزدیک شدن دیگه نتونستم خودمو نگه دارم زدم زیر گریه بیچاره ها هاج و واج نگاه میکردن هی میگفتن چیشده

1403/03/14

00:32

2 نفر لایک کرده اند ...

مامان ریحانه

بچه‌ها، باورم نمی‌شه!!!!

دیروز جاریمو دیدم، انقدر لاغر شده بود که واقعاً شوکه شدم! 😳

از خواهرشوهرم پرسیدم چطور تونسته انقدر وزن کم کنه و لباس‌های خوشگلش اندازش بشه. گفت با اپلیکیشن "زیره" رژیم گرفته.منم سریع از کافه بازار دانلودش کردم و رژیممو شروع کردم، تا الان که خیلی راضی بودم، تازه الان تخفیفم دارن!

بچه ها شما هم می‌تونید با زدن روی این لینک شروع کنید

باقالیپلو

مدیر استارتر

عضویت: 1401/01/20

تعداد پست: 8805

خوب بود مث این کلیپ پارکیا تو هم اخرش یه دیالوگ سنگین میگفتی از کادر خارج میشدی

من اون لحظه حالم بد بود داشتم گریه میکردم یهو این حرف و زد گریه کردن از سرم پرید آنقدر شوکه شدم

1403/03/14

00:33

0 نفر لایک کرده اند ...