با مادذپدرش مشکلی ندارم
ی جاری دارم با پدرشوهرم اینا زندگی میکنه
هر سری میاد مسخره مون میکنه
سری پیش بردیمش بیرون با ماشینمون غذاشم من بردم هی گف اینجای بی اب و علف چیه منو اوردین هی میخره کرد هی به جوجه سیخ کشیدنم ایراد گرفت هی اذبت کرد
به ریخت و قیافه بچه هام ایراد میگبره میخنده
این دفعه م مواد کباب اماده کردم بریم بیرون شوهرم میخواد اونارو هم بگه
رو اعصابمه این دختره...میدونمم مادرشوهرم خجالت میکشه به اون نگه خودش بیاد
چون طبقه بالای اونای هر جا میره اینم میبره...برادرشوهرمم نیس سرکاره جمعه ها