حدود یک هفته پیش از مدرسه فرار کردم که با پارتنرم برم بیرون... مدیرمون فهمید.... خلاصه کلی خواهش و التماس که به بابام نگه و خداروشکر به بابام نگفت و فقدر به مامانم گفت... مامانم از اون روز هرکاری میخوام کنم و سرش داد میزنم میگه عهههه؟ حالا که اینطوریه بهش میگم با پسر رفتی بیرون بزار بابات بیاد . هستید بزارم بقیشو؟
بعد همون لحظه ک داشتم مامانمو میزدم در خونمون باز بود و در حالمونم باز بود . اون و رفیقش داشتن رد میشدن یلحظه رفیقش ک مارو دید وایستاد نگا میکرد . بعد منم یهو حواسم رفت پی کوچه دیدم بعلهههه اقاها وایستادن تماشا . تو همون اعصاب خوردی گفتم برین گمشین از جلو چشمم تا شمارم ب این روز ننداختم ... مامانمم الان داره گریه میکنه
دیروز جاریمو دیدم، انقدر لاغر شده بود که واقعاً شوکه شدم! 😳
از خواهرشوهرم پرسیدم چطور تونسته انقدر وزن کم کنه و لباسهای خوشگلش اندازش بشه. گفت با اپلیکیشن "زیره" رژیم گرفته.منم سریع از کافه بازار دانلودش کردم و رژیممو شروع کردم، تا الان که خیلی راضی بودم، تازه الان تخفیفم دارن!
منم گفتم ببند دهنتو ( هیت ندید مشکل اعصاب و روان دارم اگرم باهاش مشکل دارید تاپیک رو ترک کنید) گفت ع ...
😐
•۱۴۰۴دانشجوپرستار👩🏻⚕️✈️،اگرباکسی آشناشوم به خودم یادآوری میکنم اوهم یک انسان عادی است وسعی میکندراهش رادرجهان بیابد،نیاز به قهرمانی ندارم تامن رانجات دهد:)!🕊•