2777
2789

باید یه چیزی بهشون میگفتی.

مثلا به کلیدا نگاه میکردی و میگفتی بفرمایید تو. چرا اینجا نشستید؟

با خنده میگفتی زندان بانید این همه کلید دارید؟

چقدر کلید یه لحظه از دور دیدم فکر کردم دزد اومده میخواد بره تو...

خلاصه که حالیشون میکردی متوجه عجیب بودن رفتارشون هستی.

فکر میکردم میتونم همه آدمها رو نجات بدم..‌. تا اینکه متوجه شدم اونا دارن خودمم توی باتلاق غرق میکنن.
دوتا زن گنده با خوش رویی سلام کردن گفتن منتظر تو بودیم یه بهانه های مشکوک و عجیب اوردن

خب هانی اینا دزدن سعی کنین چیزی قیمتی نزارید تو خونه و به همسرت و خانوادت اسمو فامیلشونو با ادرسشونو بگو اگه اتفاقی افتاد در جریان باشن

مامان ها تو روخدا اگه بچه هاتون مشکل گفتاری و رفتاری دارن سریعتر درستش کنید.

امیر علی من پنج و نیم سالش بود ولی هنوز خوب حرف نمیزد😔😔 فک میکردم خودش خوب میشه. یکی از مامان ها خدا خیرش بده تو اینستا تا آخر عمر دعاش میکنم پیج اقای خلیلی و خانه رشد رو برام فرستاد.

الان دارم باهاشون درمان آنلاین میگیرم. امیر علی خیلی پیشرفت کرده🥹🥹 فقط کاش زودتر آشنا میشدم. خیلی نگرانم مدرسه نرسه. 

یه تیم تخصصی از گفتار و کار درمان و روانشناس دارن، هر مشکلی تو رشد بچه هاتون داشتین بهشون دایرکت بدید. 



ن واقعا دوره من با ماشین اومدم دیدم دم درن دارن کلید تست میکنن البته مطمعن نیستم حسم میگه تو حالتی ب ...

ببخشید چرا خودتو زدی به اینکه نفهمیدی?داشتن با قفل خونتون ور میرفتن باید داد میزدی دزد بادر خونم چیکاردارید باخوشرویی بهت سلام کردن ؟🤮توروخدا چند سالته؟

باید یه چیزی بهشون میگفتی. مثلا به کلیدا نگاه میکردی و میگفتی بفرمایید تو. چرا اینجا نشستید؟ با خن ...

حالا دوتا طنز اولیتو نیستم ولی اخری اوکی بود

اما باید با جدیت برخورد میکرد و میگفت علت حضورتون اینجا چیه و قاطع میبود

درتونو ریموت داربزارید مدرسه ما اصلا جا کلید انداختن درش نداشت  با ریموت همیشه باز و بسته میشد

ماری کوری تنهاو اولین زنی است که دوبار جایزه نوبل دریافت کرده!  (نابینا نیستم😂اسمشه)/🌸دوست نینی سایتی من! خوشحال میشم منو توی تاپیکای فان وانرژی مثبت تگ کنی😍/ 

مراقب باش دزدن و نمیشناسیشون دوربین بزن

یادت باشه تو این دنیا هیچ چیزی از هیچ کسی بعید نیست... اگر مادر شدی یادت نره اول تو باید شاد و قوی باشی تا بتونی شاد بزرگش کنی یک بچه از همون روز تولدش نگاهش به خنده های مادرشه نه رنگی بودن اتاقش...     شوهر خدا نیست نون شبت گرو اون نیست پس از سر ناچاری کنارش نمون اگر حرمت گزار نیست .
حالا دوتا طنز اولیتو نیستم ولی اخری اوکی بود اما باید با جدیت برخورد میکرد و میگفت علت حضورتون اینج ...

اتفاقا همونا بهتره. حتی مورد سوم هم باید با آرامش گفته بشه. ابدا توی همچین موقعیتی نباید کنترل اعصابتون رو از دست بدید یا دعوا کنید چون معلوم نیست چقدر خطرناکن و چه حرکتی ممکنه بزنن. ممکنه چاقو بکشن یا حمله کنن. جدیت و قاطعیت برای کسیه که میخواد درگیر بشه شما فقط نشون بدید متوجهید و بعد با ارزیابی واکنش طرف تشخیص میدید کیه و چی میخواد.

فکر میکردم میتونم همه آدمها رو نجات بدم..‌. تا اینکه متوجه شدم اونا دارن خودمم توی باتلاق غرق میکنن.
ببخشید چرا خودتو زدی به اینکه نفهمیدی?داشتن با قفل خونتون ور میرفتن باید داد میزدی دزد بادر خونم چیک ...

من ندیدم با قفل خونه ور برن فقط یه دسته کلید دست زنه دیدم که سر پا وایساده کنار در 

حتما اگه میدیدم ب قفل دست زدن بد تا میکردم ولی بودنشون تو‌کوچمون چیزی رو توجیه نمیکنه چون مال کوچه پایینی بودن

قصه این است چه اندازه کبوتر باشی💗💗💗
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز