2777
2789

رفته بودیم برای تعوض شناسنامه خیلی شلوغ بود همهمه بود وایساده بودم تو صف صف طولانی شوهرمم نشسته بود روی صندلی با من خیلی فاصله داشت یکدفعه نگاه فرمم کردم متوجه شدم یچیزی رو ننوشتم به خانم پشت سریم سپردم و رفتم سمت شوهرم که بهش بگم دیدم یه دختره نشسته کنارش هردوشون غش کردن از خنده اصلا یه جوری شدم رفتم نزدیک گفتم چیکار داری میکنی منو اونجا کاشتی تو صف با دخترا بگو بخند میکنی گفت چرا چرت میگی بلد نبود فرم پرکنه از من کمک خواست منم کمک کردم . همچین میگی انگار با دختره داشتم ..... میکردم گفتم خیلی پرو و وقیحی که همچیم حرفی میزنی حتما با ید اینکارو کنی که من چیزی بگم اون موقع حق دارم بیخود میکنی با دختر ریبه میخندی اصلا دعوامون شد نمیخوام ببینمش 

کلا دختر سن پایین که میبینه عوض میشه اخلاقش بدم میاد از این کاراش 

اصفهانی نیستم ولی اصفهان زندگی میکنم. دور از خانواده ام 

ذاتش خرابه کاری از دستت برنمیاد

قیافه من 🔫😑😑 وقتی توی تاپیک خانومای باردار میرم۰۰۰ از پشت بوم صدای گربه میاد روی بچم اثر نذاره🔫😑 با هندزفری آهنگ گوش دادم بچم ناقص نشه🔫😑تو لقمم مو بود نپیچه دور گردن بچم خفه شه🔫😑یدونه کنجد رو نون بود بچم سقط نشه🔫😑 موز خوردم بچم نیوفته🔫😑 چایی داغ خوردم بچم نسوزه🔫😑 الویه خوردم تخم مرغ خام توی سسش رو بچم اثر نذاره🔫😑 حالت تهوعم قطع شده بچم نمرده باشه🔫😑 داشتم بستنی میخوردم یه تیکش افتاد رو شکمم سنگین نباشه بچم سقط بشه🔫😑😑 درو محکم کوبیدم گوش بچم پاره نشه🔫😑باد پرده رو تکون داد نوار سرپی توی پرده توی هوا معلق نشه روی بچم اثر بزاره🔫😑😑 بچه فامیل با لیزر اسباب بازی انداخت رو شکمم واسه بچم ضرر نداره🔫😑 عطر میزدم تاپم نازک بود ریخت رو شکمم بچم خفه نشه🤕😑😑 کشمش خوردم بچم فلان نشه... یدونه بالشت جابجا کردم بچم ال نشه... مادر شوهرم با این وضعم میخاد بیاد خونمون شب نشینی، مگه چند روز دیگه داری تا زایمان؟ دوهفتمه عزیزم🔫😑😑😑                                                                                                                                                                                                                                    

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

من جای شما بودم به دختره میگفتم ببخشید کنار بایست با همسرم حرف خصوصی دارم‌. حتی تو صورت دختره نگاه ن ...

تا منو دید پاشد رفت کثافت

اصفهانی نیستم ولی اصفهان زندگی میکنم. دور از خانواده ام 
من ۳۵ شوهرم۴۵ لنگه   شوهره تو  هست.ندید بدیده

شما این جور مواقع چه عکس العملی نشون میدی 

اونروز بهش گفتم خجالت بکش چهلو رد کردی احساس جوونی میکنی برگشته میگه تازه جا افتاده دم اول جونیمه

اصفهانی نیستم ولی اصفهان زندگی میکنم. دور از خانواده ام 
من ۳۵ شوهرم۴۵ لنگه   شوهره تو  هست.ندید بدیده

شوهر من یه جور دیگه اعصابم بهم میریزه. خانوما و دخترایی که بد لباس میپوشن و آرایش غلیظ دارن رو بلند بلند مسخره میکنه🤦‍♀️ داریم تو بازار راه میریم چشمش میفته یهو شروع میکنه بلند بلند میگه اَه  اَه حالم بهم خورد چقدر روغن به سر و صورتش مالیده...یا میگه با لنگ حمام میومد بیرون سنگین تر بود🤦‍♀️🤦‍♀️🤦‍♀️

و خدایی که به شدت کافیست...
شوهرمن ۴۱ سالشه من ۳۳ همشم با مطلقه ها و شوهردارا وپیر پاتالا لاس میزنه 

جلو چشم شما ؟ چه عکس العملی نشون میدی

اصفهانی نیستم ولی اصفهان زندگی میکنم. دور از خانواده ام 
2810
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز