2777
2789
عنوان

تاپیک جامع ***زایمان طبیعی پس از سزارین***

| مشاهده متن کامل بحث + 1733864 بازدید | 90151 پست
عزیزم... میفهمم دقیقا چی کشیدی😓 تو بارداری مریضی بچه ها خیلی سخته... خدا کمکت کنه اسهال استفرا ...

امروز خداروشکر بهتر بود

بهش پنتاژل دادم خیلی داروی خوبیه گیاهی هم هست بعد اون بهتر شده الحمدلله

امشب خداروشکر بی دردسر خوابید

ممنونم از راهنماییت عزیزم 

اتفاقا دوچرخه دارن دستش خوب بشه میبرمش بیرون

راستی دست پسر شما چندوقت توگچ بود؟ به ما گفته ۳هفته! هرروز که میگذره میگم خداروشکر یه روزش گذشت.... خیلی سخته ۳هفته

می دونی رفیق؟ انتظار نداشته باش خدا نیمه ی خالی لیوانت رو پر کنه،وقتی نیمه ای که بهت داده رو، ندیدی! خدا تو قرآن نگفته اگه شکر کنی نعمتت رو زیاد می کنم! گفته اگر شکر کنید شمارو بزرگ میکنم! آره راست میگه! باران رحمت الهی همیشه می باره این ظرف ماست که بزرگ و کوچیک میشه! اگه خدا ظرفت رو بزرگ کنه چقدددر خوب میشه؟؟ میتونی وقتی زیر بارون بودی، بیشتر از قطرات زیبای باران بهره ببری....آره رفیق جان چند بار اتفاق افتاده  ۹۹تا خدا بهت داده زوم کردی به اون یدونه ای که نداشتی؟؟  گفتی چقدر بدبختی؟؟  میدونی اگه نعمتات رو نبینی کم کم از دستشون میدی؟اصلا بگو ببینم چند مرتبه خدارو باتمام وجود به خاطر همین نعمتایی که پیش پاافتاده میدونی شکر کردی؟؟اصلا میدونی اجر شکر در برابر نعمت بیشتر از صبر بر بلاست؟ عزیزم دست از بد دیدن و کم و کاستی دیدن بردار، بزرگ کن ظرفت رو، خدای ما خدای فراوانی ها و نعمت هاست........................ای عهده دار مردم بی دست و پاحسین....
دوستان کسی درمورد چسب برای بخیه ها اطلاعی داره؟ من روز دوم سوم رفتم صابریان بخیه هام رو چک کرد، گفت ...

بخیه سزارین یا طبیعی؟

چسب بخیه رو بیشتر واسه بخیه دست و صورت و... میزنن

کی واست بخیه زده؟

کم پیش میاد پزشک جراح حامی طبیعی خوب بخیه نزنه. دقت میکنن

من دو سال تمام بیهوده یه مسیر طولانی رو برای درمان حضوری پسرم می‌رفتم که بی نتیجه بود.😔 الان  19 جلسه گفتاردرمانی آنلاین داشتیم و خودم تمرین میگیرم و کار میکنم. خدارو شکر امیرعلی پیشرفت زیادی داشته 😘

اگه نگران رشد فرزندتون هستین خانه رشد  عالیه. صد تا درمانگر تخصصی داره و برای هر مشکلی اقای خلیلی بهترین درمانگر رو براتون معرفی میکنن من از طریق این لینک مشاوره رایگان گرفتم، امیدوارم به درد شما هم بخوره

سلام  بله دقیقا ۴۰ هفته ، خیلی خوشحالم و کلی دعاتون‌کردم که به حرفتون‌گوش کردم و زود نرفتم بل ...

سلام عزیزم

خدارو شکر

اکثر مامانا اگه عجله نداشته باشن و به اولتیماتوم پزشکا و دخالتای مکررشون تو روند زایمان توجه نکنن، زایمان خوبی تجربه میکنن.

الحمدلله نی نیتو به سلامت و حال خوب بغل گرفتی

خدا قوت😊

امروز خداروشکر بهتر بود بهش پنتاژل دادم خیلی داروی خوبیه گیاهی هم هست بعد اون بهتر شده الحمدلله ام ...

واسه پسرم نشکسته بود. مو برداشته بود

۲ هفته تو گچ بود. با اون دست گچ گرفته اینقدر آتیش میسوزوند خودمون یه هفته بیشتر نگهش داشتیم خوب ببنده😁

شکستگی بیشتر نگه میدارن

جراحی بشه ۱ ماه

حالا دست چپشه یا راست؟

این مدت بهش کله پاچه و سوپ پای مرغ زیاد بده

پودر سنجد بده

مومنایی(یا مومیایی) اگه اصلشو گیر بیارید که معجزه ست. بدترین شکستگی ها اینقدر خوب درمان میکنه از اولشم بهتر

خاطره زایمان وی بک من🥰


از چند روز قبل که وارد هفته ۳۹ شده بودم دردهای خیلی خیلی ضعیف و نا منظم داشتم، که اصلا نمیشد اسمشو درد گذاشت واسه همین‌نگران بودم که دردم شروع نشه و از آمپول فشار استفاده کنن،چون دکتر هم رفته بودم و گفته بود دهانه رحم خیلی سفته ورزش کن پیاده روی کن و گل مغربی استفاده کن،

پیاده روی که گاهی داستم مثلا یه روز ۳ ساعت و یه روزم پیش میومد و کار داستم یا دخترم بود و چون من میخواستم تند پیاده روی کنم و مسیر طولانی با وجود دخترم امکانپذیر نبود و خسته میشد ورزشها رو توی خونه انجام میدادم در عین حال کارهای خونه و رسیدگی به دخترم هم روی تحرکم تاثیر داشت، دکترم و مامای همراهم از اینکه لگن برای زایمان طبیعی بسیار مناسبه بهم گفته بودن اما نگرانی من از بابت دهانه رحم بود که گفتن اگه باز نشه امکان طبیعی زایمان کردن نیست،دوبار معاینه تحریکی شده بودم و مامای همراهم که پیشش ویزیت میشدم ( ان شاالله خدا عاقبت بخیرش کنه از بس این خانم ماه بود و دلسوزانه برام کارهای اتاق عمل رو انجام میداد واقعا مثل یه خواهر،خانم رحیمی خلف،قم) برام طب فشاری هم دوبار انجام داده بودن و داخل مطب هم بعد از معاینه پر درد تحریکی  ورزش زیاد کرده بودیم اما دردم شروع نشده بود توی سایت مطرح کردم و رستا جون و یکی دیگه از دوستای عزیز گفتن فعلا فرصت داری و عجله نکن

خاطره زایمان وی بک من🥰 از چند روز قبل که وارد هفته ۳۹ شده بودم دردهای خیلی خیلی ضعیف و نا منظم ...



خاطره زایمان وی بک من 😊پارت۲



منم تصمیم گرفتم بمونم تا با درد برم هر چند از محل زندگی من تا قم‌حدودا دو ساعت راه بود و اطرافیان هم که یا اطلاع نداستن یا اطلاع داشتن و مدام سوال که چرا نمیری چرا نمیری کلافه ام کرده بودن ...

شیاف های گل مغربی رو از شبی یه دونه به ۴ الی ۵تا رسوندم شروع کردم دمنوش های گرم رو خوردن اونم به صورت مرتب نه،تا اینکه شب از ساعت ۲ حدودا دردهایی سراغم اومد دقیقا شبیه به دردهای عادت‌ماهیانه، من این دو روز آخر به شدت فعالیت زیاد داشتم و تند تند یا خونه مرتب میکردم یا لباس میشتم و تا میزدم و یا وسایل بعد از زایمان رو آماده‌میکردم و ...تحمل کردم چون شدید نبود سعی میکردم بخوابم تا اینکه ساعت ۴ با احساس پر بودن مثانه بیدار شدم از تخت پایین اومدم که با عرض معذرت شلوارم خیس شد و فکر کردم خودمو کثیف کردم داخل دستشویی رفتم و متوجه شدم این طبیعی نیست و کیسه آبم بوده، فوری رفتم حمام و یاد حرف رستا جان افتادم که اگر دردتموم بشه که کاذبه و اگر شدت گرفت درد زایمانه که برای من شدت‌گرفت زیر آب کمرم رو ماساژ دادم و خودمو و لباسها رو شستم و همسرمو و دخترمو بیدار کردم به مادرم و خواهرم اطلاع دادم‌چون راه دور بودن و مادر همسرمم باهام اومدن تند تند صبحانه دخترم رو دادم و راه افتادیم  توی ماشین فاصله دردها به ۷ دقیقه رسیده بود و چیزی از کیسه آب ازم دفع نمیشد تا رسیدیم بیمارستان و گفتن جنین مکونیم دفع کرده و من فقط دو و نیم سانت باز بودم و اون ماما هم البته منو تحریکی معاینه کرد

خاطره زایمان وی بک من 😊پارت۲ منم تصمیم گرفتم بمونم تا با درد برم هر چند از محل زندگی من تا ق ...

 خاطره زایمان وی بک‌من 😊 پارت ۳


با دکتر قاسمی تماس گرفتن و گفتن جنین مکونیم دفع کرده و ایشونم گفتن یه ساعت فرصت میدم اگر پیشرفتی نداشتن میریم سزارین😑😭

منم با مامای همراهم تماس گرفتم گفتم بیاد ایشون گفتن چون مدفوع کرده میخوایی من نیام که هزینه ت رو بتونی پس بگیری چون لحتمال سزارین بالاست، احتمال خودم اینه داخل ماشین چون دوساعت نشسته بودم به جنین فشار اومده بود و مدفوع کرده بود چون داخل بیمارستان آب کیسه آب رنگش سبز شده بود!

من گفتم مامای همراهم بیاد و ایشونم اومدن و تا دکتر بیاد داخل دسشویی ورزش کردیم و با ر بار درد با آب گرم ماساژ میدادن ذکر میگفتن..نوازش میکردن و امید میدادن دردها که قطع میشد دوباره ورزش و بعد معاینه خانم دکتر توی درد و خواستن موقع درد زور بزنم که من ضعف شدید داشتم و نمیتونستم...تا اینکه ساعت نزدیک ۱۱ شد دردهای من فاصله شون کم و مدتش زیاد شده بود از کمرم به زیر شکمم رسیده بود که رفتم روی تخت و از ماسک ضد درد استفاده کردم که اولی خرابد سرش😄و رفتن عوض کنن درست اون لحظه!

دیگه دردها به اوج خودش رسیده بود که ۴ مرتبه من احساس دفع داشتم و زور محکم زدم خیلی خیلی سخت بود ولی با اومدن بچه تمام شد و چه حس خوب و قشنگی...


بدون آمپول فشار و کار خاصی سر موقع سی و نه هفته و ۷روز دردهام شروع شد،




ان شاالله برای همه تون بهترین زایمان پیش بیاد از ساعت هفت و نیم تا ۱۲ پروسه زایمان من داخل بیمارستان طول کشید

 خاطره زایمان وی بک‌من 😊 پارت ۳ با دکتر قاسمی تماس گرفتن و گفتن جنین مکونیم دفع کرده و ایش ...

خداروشکر عزیزم خیلی واست خوشحالم  چندمین زایمانت بود چند بار سزارین شدی

من امروز رفتم بیمارستان چون دکترم گفته بود بیا

گفت بستریت کنم گفتم نه صبر میکنم درد ندارم هنوز معاینم کرد یه فینگرم دو فینگر شد با معاینه و اومدم خونه تا دردام شروع بشه خونریزی هم دارم معاینه اول خیلی خونریزی نداشتم اونم وقتی اومدم خونه

ولی الان دستش خونی بود و همون موقع مث آب خون ازم ریخت

و اینکه ماما گفت رازیانه نخور بچه مدفوع میکنه

فقط دمنوش بابونه و ورزش اسکات و پیاده روی

بخیه سزارین یا طبیعی؟ چسب بخیه رو بیشتر واسه بخیه دست و صورت و... میزنن کی واست بخیه زده؟ کم پیش ...

سزارین. بعید میدونم منظورش اون چسب باشه. گفتم شاید یه چیزی مثل منگنه پوستی باشه.همش میترسم خوب بخیه نزده باشه،یا خوب جوش نخورده باشه نتونم طبیعی بیارم. دکترم کاشانی زاده بود.میگن کارش خوبه. بخیه های طبیعیم رو هم خوب زده بود، ولی قبل عمل مادرش فوت شده بود،خسته و نالان همین که رسید تهران اومد بیمارستان. میترسم از سر خستگی و ناراحتی خوب بخیه نزده باشه😕

هرچی ماهم میره بالاتر اضطراب و کابوسم بیشتر میشه😢

خاطره زایمان وی بک من🥰 از چند روز قبل که وارد هفته ۳۹ شده بودم دردهای خیلی خیلی ضعیف و نا منظم ...

تبریک میگم عزیزم. باریک الله به همت و توکلت. من که قم هستم هنوز درمورد پزشک و ماما و بیمارستان سردرگمم؛ خداروشکر که تجربه خوبی برات رقم خورد

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792