ببین همین که زنگ میزنی میپرسی، یکم از عجیب بودن این موضوع کم میکنی. جایی اگر حرف بزنی، اطلاعات موثقی بدی، شاید به ظاهر بی ارزش باشه، ولی یه قدم برای هموار کردن مسیر ویبک برمیداری. من به آینده ها خیلی امیدوارم ولی معلوم نیست کی این موضوع جا بیفته. زمان میبره. این قدم های کوچک شاید تو نظر ماها کم باشه اما برای خدا خیلی ارزش داره.
وقتی تهران بودم (با اینکه حمایت نمیشدم که سراغ پزشک و بیمارستان خوب برم) خیلی به فکر دوستان شهرستانم بودم. تا همین چند وقت پیش هم همین حسو داشتم. اما از وقتی خودم توی یه شهرستانم که با شنیدن ویبک شدنم چشماشون گرد میشه، دارم به این بلوغ میرسم که مسیر پیچیده تر، دلیل بر شکست نیست. اتفاقا باید طبق وُسعِت تلاش کنی و رشد کنی. برای مثال اگر یه خانم تهرانی بین ۳پزشک که سابقه ویبک متعدد دارن، مخیر به انتخابه. درواقع بدون اینکه تلاش بکنه افتاده تو مرحله آخر.
تلاش هارو قبلش یه عده دیگه انجام دادن
حالا ما تو استیج بالاتری قرار داریم. ما همون یه عده در حال تلاشیم که خدا انتخاب کرده تا اولین های این مسیر باشن. ناراحتی نداره. لیس للانسان الا وسعها. برای انسان همون تلاششه که میمونه.
حالا فکر کردی کسی که ویبک کرد لزوما زنانگی و مادرانگی با کیفیت تری خواهد داشت؟
عافیت، سلامت، کیفیت، همه ش دست خداست.
چون این ها نتایجه. اصولا نتایج الا و لابد دست خداست.
اینم بگم تجربه بشری ثابت کرده روحیه قوی و رضایت از زندگی به هر چیزی میچربه! چه فایده از تلاش برای ویبک وقتی قراره آدم غمگین بشه؟ روحیه ش رو ببازه؟