سلام دوستان عزیزم. چندروز قبل برای ویزیت رفتم پیش خانم دکتر شریفی عزیز. ۳۹و ۳ روز بودم و ایشون با مهربانی و بزرگواری قبول کردن.خیلی اصرار داشتم ویبک بشم . ۲۸ام حرکتهای بچه کم شد رفتم بقیه الله و نسبت به آب دور جنین دکتر کشیک گفتن باید اورژانسی سز بشم ولی منتظر موندم تا خانم دکتر بیان و با اصرار قبول کردن که فرداش
برم . خلاصه صبح ماماهای مهربون اونجا قرار شد بهم کمک کنن برای ویبک.واقعا کادر با خدا و صبور و خوبی دارن .ورزشها رو شروع کردیم کمی درد داشتم .دهانه رحمم به خاطر گل مغربی نرم شده بود .یه مقدار دارو برام تست کردن و در دام منظم شد .خیلی درد داشتم ولی به عشق ویبک تحمل میکردم طوری که معماهای اونجا میگفتنبا این حجم درد الان باید بچه به دنیا میومد.اتاق بغلی با نصف این درد و کلی سرو صدا بچش خدارو شکر طبیعی بدنیا اومد با اینکه خیلی به سزارین اصرار داشت .خانم دکتر هم که خیلی ماه بودن و دائما میومدن و وضعیتم رو چک میکردن.
از ۱۰ صبح درد داشتم تا ۹ شب و انصافا هر کاری از دستشون بر میومد انجام دادن که ویبک بشم حتی کیسه آبم رو هم زدن و با عشق و امید بهم کمک میکردن تا اون موقع که ضربان قلب خودمم دیگه جالب نبود .خانم دکتر گفتن دیگه تمام تلاشتو کردی ولی خواست خدا نبوده و ممکنه برای بچه ضرر داشته باشه .دیگه همین شد که رفتم برای سزارین.ولی ناراحت نبودم چون سپرده بودم به خدا و تمام تلاشموکردم.ولی ویبک نشد .
حتما خواست خدا بوده و خداروشکر .
الحمدلله عمل خوبی بود و بچه هم سالمه خداروشکر. تا یه حدی اصرار به ویبک داشتن خوبه ولی از یه جایی به بعد ممکنه مشکل آفرین باشه،البته من خیلی دیر به فکر ویبک افتادم و به نظرم حد اقل باید از سی هفته تصمیم قطعی رو گرفت و پزشک مورد اعتماد رو هم زود تر از اینا انتخاب کرد . خلاصه که بیمارستان و کارشون خیلی عالی بودن و اولویتشون ویبک بود مخصوصا خانم دکتر شریفی که خیلی با اخلاق و خداشناس هستن .خدا خیرشون بده .با اینکه خواست خدا بود سزارین بشم و لی خدا رو شکر راضیم.امید دارم همگی سلامت باشید و اگر خواست خدا باشه ویبک موفقی داشته باشید.
واقعا تلاشتونو بکنین چون واقعا درد طبیعی خیلی بهتر از سزارینه