الان اگر پیش شوهرتون نباشید خوابتون میبره؟

bahar50405040

مدیر استارتر

عضویت: 1401/10/08

تعداد پست: 1570

خوش به حالتون واقعا من خیلی دوست دارم پیش یکی بخوابم خیلی نیاز دارم خیلی خیلی ( جنسی نگاه نکنید همه چیز جنسی نیست )

من پدرمو خیلی کم می‌دیدم از همون کوچیکی تا همین الان ک نزدیک به ۲۲ سالمه بیشتر پیش پدر مادرشه

با برادرمم راحت نیستم

1403/02/24

01:09

1 نفر لایک کرده اند ...

اظهار نظر

مشاهده افراد آنلاین

عطرخدا

عضویت: 1397/10/21

تعداد پست: 11650

من ۳ روزه پیش همسرم نخوابیدم چون تو عقدیم و نیومده خونمون ب دلایلی

یا صاحب الزمان عج ادرکنی💚

1403/02/24

01:10

0 نفر لایک کرده اند ...

85rey

عضویت: 1396/10/16

تعداد پست: 20657

۷ ماه پیشش نبودم و خوابم برد الانم یک ماهه پیشم نیست و خوابم میبره

بزرگترین شکوه ما در هرگز نیفتادن نیست، بلکه در برخاستن پس از هر بار سقوط است.

1403/02/24

01:10

1 نفر لایک کرده اند ...

مامان الهام

بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

ماهلین_۰

عضویت: 1401/10/03

تعداد پست: 4108

من تا تنها نباشم خوابم نمیبره

یه دختر به شدت احساسی و عاشق اگه فکر میکنی میتونی در این زمینه کمکم کنی دریغ نکن:) و هرجا حس کردی نیاز داری با یکی حرف بزنی میتونی روی من حساب کنی:)💚🕊 عاشق طراحی امیدوارم یه روزی بزرگترین طراح مد بشم و مزون خودمو بزنم و یه لباس ب تک تکتون میدمم🥹💕

1403/02/24

01:10

1 نفر لایک کرده اند ...

بانو__کورد

عضویت: 1403/02/24

تعداد پست: 37

من همیشه تنها میخوابم یا نهایتا با پسرم همسرم مداوم شبکاره

1403/02/24

01:10

0 نفر لایک کرده اند ...

_صباا

عضویت: 1402/10/05

تعداد پست: 5981

منم نیاز دارم به محبت

💔😖

اللهم عجل لولیک الفرج 💚💚💚

1403/02/24

01:11

0 نفر لایک کرده اند ...

پنبه،خانم

عضویت: 1402/07/29

تعداد پست: 729

شوهرم نیس ولی هرشب پیشمه

امشب نیستش خوابم نمیبره

1403/02/24

01:11

0 نفر لایک کرده اند ...

elham_kk

عضویت: 1398/01/20

تعداد پست: 20174

من کلا خسته باشم همه جا خوابم میبره

روی آسفالت

توی سمینار

وسط جنگل

فرقی نداره

روزی سگی داشت در چمن علف می‌خورد. سگ ديگری از کنار چمن گذشت. چون اين منظره را ديد تعجب کرد و ايستاد. آخر هرگز نديده بود که سگ علف بخورد! ايستاد و با تعجب گفت: اوی ! تو کی هستی؟ چرا علف می‌خوری؟! سگی که علف می‌خورد نگاهش کرد و باد در گلو انداخت و گفت: من؟ من سگ قاسم خان هستم! سگ رهگذر پوزخندی زد و گفت: سگ حسابی! تو که علف می‌خوری؛ ديگه چرا سگ قاسم خان؟ اگر لااقل پاره استخوانی جلوت انداخته بود باز يک چيزی؛ حالا که علف می‌خوری ديگه چرا سگ قاسم خان؟ سگ خودت باش... #زمستان بی بهار / ابراهیم یونسی

1403/02/24

01:11

1 نفر لایک کرده اند ...