سلام . جریان از این قراره که جاری بنده از اوناست که جاریشو در هر حالتی غریبه میدونه و تو این چند ساله من هیچ گونه رفتار صمیمانه ای ازش ندیدم البته چون که با مادرشوهرم فامیله اونو بیشتر تحویل میگیرن حالا بعد 10 سال که هیچ وقت نخواست صمیمی شه و اصلا نمیدونه شماره من چنده من به موبایلش زنگ زدم و دعوتش کردم مهمانی مفصل گذشت تا اینکه چند وقته پیش تولد پسرم بازم دعوتش کردم و خانوم بی خبر منو قال گذاشت نیومد بعده دو روز اس داد و یه بهونه الکی ... من تا الان جوابشو ندادم .. به نظرتون همین طور ادامه بدم یا ....
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.
ببین خواستی قبل از اینکه جنگ بشه و بمیریم حرف دلتو بهش بگو
امیرمؤمنان علی(ع)- خطاب به قنبر- که میخواست به کسی که به او ناسزا گفته بود، ناسزا گوید- میفرماید: آرام باش قنبر! دشنامگوی خود را خوار و سرشکسته بگذار تا خدای رحمان را خشنود و شیطان را ناخشنود کرده و دشمنت را کیفر داده باشی. قسم به خدایی که دانه را شکافت و خلایق را بیافرید، مؤمن پروردگار خود را با چیزی همانند بردباری خشنود نکرد و شیطان را با حربهای چون خاموشی به خشم نیاورد و احمق را چیزی مانند سکوت در مقابل او کیفر نداد. (أمالی شیخ مفید، ص118، ح2)
به نظر من که جوابشو.بده. بگو خواهش میکنم عزیزم اشکالی نداره. بالاخره میومدی خوشحال میشدم. بعد از اگن هم دیگه کاری باهاش نداشته باش. اما اگه جوابشو ندی انگار مثل خودش داری رفتار میکنی
والا دیگه خسته شدم از رفتارش بدبختی با مادر شوهرمم نسبت نزدیک داره و تا بوده بزرگی از سمت من بوده اما مادرشوهرم ظاهرا نژاد پرست تشریف دارن و همیشه حق با اونه