ساعت دو و نیم ، از شوق و ذوق خوابم نمیبره
دی ماه ۱۴۰۱ بود که ۴۳ گرم طلا رو تو یه سرمایه گذاری از دست دادم و شوهرمم همون موقع بیکار شد....
ولی ما هدف داشتیم و واقعا جنگیدیم
یعنی یه روزایی رو با هم سپری کردیم که سختیش در وصف گفتار نیست ....
همون موقع قبل بیکاری ، میتونستم کل طلاهامو داشته باشم و از ترس بیکاری ، ندیم به کسی برا سرمایه گذاری.... ؛ یه ماشین صفر هم میتونستیم بخریم
ولی .....
ما یه هدف بزرگتر تو سرمون بود که هررررر کسی نمیتونست سختیای اون راهو تحمل کنه؛ دوست داشتم شوهرم برا کار بره جایی که حقشه ، که علمشو داره .... ؛ دوتایی یا علی گفتیم
راستش در کل بخوام بگم ،او بیشتر از من انرژی گذاشت ، هر چند که منم در مقایسه با بقیه خانما واقعا تحملم خیلییییی بیشتر بود
شوهرم چند ماه پیش رفت سر کار جدید
امروز هم ماشینمونو تعویض کردیم و یه ماشین جدید خریدیم
پارسال این موقع ، اصلا تصور همچین روزایی رو نداشتم که اینقدر زود تجربه کنم ولی همیششششششششه به خدا توکل کردیم ، صبررررررر کردیم، همدیگه رو حمایت کردیم
پست انگیزشی بود برا عزیزانی که الان تو سختین ، اذیتن
تموم میشه بالاخره
موفقیتی که دوتایی با هم بدست میارید ، خیلی شیرینه
برا هدفاتون بجنگید ، هدف بذارید ، تلاش کنید ، به خدا توکل کنید ، حتما نتیجه میگیرید .....
ان شالله هر کسی هر حاجتی داره حاجت روا شه به حق این روزا