سلام عزیزم امیدوارم تو کارات موفق باشی با کلی طلا که به دل خوش استفاده کنی،فقط در یک مورد وظیفه دونستم که بهتون بگم خودمم میخواستم کوکونات کلاژن رو بگیرم ولی میدونم که به مرور برای بدن کلی ضرر داره و خدایی نکرده بعدا درگیر عوارض ناخواسته نشی،البته ببخشید حمل بر پررویی نباشه
خواهش میکنم عزیزم ❤️ شما لطف دارین
خسته نباشی بانو ❤️پس از هر سختی آسانی است 👌
کار تحسین برانگیز بود که توجهی به اطرافیان داشتی و تو کار خودت بودی 👌
خیلی ممنون که تجربه های زندگیت رو در اختیارمون گذاشتی ❤️
سلام عزیز دلم ❤️
باریکلا بهت که شروع کردی 👏👏👏
این پیامت شاید برای اون عزیزی که میخواد کاری رو شروع کنه ولی هنوز دو دل ...برای اون عزیز می‌تونه قوت قلبی باشه
ممنون که نوشتی برامون عزیزم ❤️
انشالله که موفق و موید باشی
و خیلی زود هنرهای دستت رو باهاشون به اشتراک بذاری 😉
سلام عزیز دلم ❤️
باریکلا بهت که به خوبی از پس نقش خودت به عنوان خانوم خونه بر اومدی
یه زن یه مادر عاقل و همه چیز تموم 😉سر رشته ی زندگیش رو در دست داره که تو مواقع پستی و بلندی های زندگیش
کمک حال خانواده باشه 👌باریکلا که قبل هر کاری فریزرت رو پر کردی که از لحاظ خوراک تامین باشین 👏
خانما منم یه نکته مدیریتی و تنبلانه 😅 که تازه انجامش میدم بگم، من برای همسرم همیشه شام درست میکنم ببره سر کار، یعنی نهار زیاد درست میکنم از اون ببره برای شام، بعضی وقتا دیگه این غذاها واقعا تکراری میشه برام، برنج و ماکارونی و غیره، برای همین وقتی قورمه سبزی یا قیمه درست میکنم، اون روز میدم ببره، یه قابلمه دیگه میکشم میذارم کنار برای فردا شبش، خودمون شام یه چیز سبک میخوریم ( قبلا همون قورمه سبزی رو شام میخوردیم) اینطوری نهار فردا هم راحتم یه چیز دم دستی میذارم 😅
اشکال نداره عزیزم ❤️ تا باشه از این پیشرفت ها باشه
آدم فوقش یه سال سختی بکشه
لباس رو هم ببین میتونی حداقل یه تومن بذاری
هر ماه یه تیکه به خودت بگیر
یه تیکه به همسرت ماه بعدش بگیر
و اینطوری ....
کلاس رو هم عزیزم قرار نیست که جای گرونی ببری .
میتونی کانون ببریشون با مبلغ جزیی بذاری کلاس
دقیقا معصومه جان . واقعا تو همه زمینه هات عالی هستی . و باید بگم در همه کارها استاد هستی.
اوایل ازدواج درآمد شوهرم کم بود.
حقوقش اینقدر ناچیز بود که به همه چی نمی‌تونستم برسونم. ولی هیچ.موقع نزاشتم شوهرم بفهمه که من دارم قناعت میکنم و زن بسازی هستم که تلاش نکنه ولی ولی اصلا هم جنگ و دعوا نمی‌کردم باهاش همین خودش یعنی قناعت ولی دلیل نمیشد از خواسته هام نگم.
یادمه مانتو لازم بودم شدیداً ولی پولی در بساط نداشت . ولی من میگفتم مانتو لازمم امروز رفتم خیابون ولی مانتو شیکی نیس بخرم الکی میگفتم مغازه دار گفته ماه آینده مانتو های شیک میارم . این رو هر بار میگفتم تا بفهمه من مانتو لازمم و اهل قناعت نیستم و هر بار همه خواسته هام رو به نوبت و با خوش اخلاقی بیان میکردم و شاید هم اصلا به خواسته هام نمیرسیدم چون پولی نبود که بخوام بخرم
و خوب در عمل من داشتم قناعت میکردم .
ولی نمیگفتم من دارم قناعت میکنم و بگم عیبی نداره نخر من میگذرم.
و شوهرم متوجه شد زندگی خرج داره جلو‌زن و بچه داره خجالت زده میشه شروع کرد به درس خواندن و یادگرفتن تمام نرم افزارهای مربوط به شغلش و دنبال کار بهتر گشت و سریع شغل خوب پیدا کرد آزمون داد قبول شد . و حقوقش بالا رفت و باعث پیشرفت خودش و زندگیمون شد . حالا اگر من کلا تو قناعت بودم و به روش نمی‌آوردم هنوز همون کارمند ساده با حقوق کم بود .
حالا بفرض که شوهرم جلو همه بگه زن من خراجه خوب بگه اصلا بهتر که بگه اینجوری به نفع خودمه چون همیشه تو کیفم پول میزاره و من میتونم خوب مدیریت کنم و همیشه پس انداز مخفی کنم
و اینقدر هم نگین مخفی چرا
واقعا واجبه برا همه ما خانم ها پشوانه برا من هست .
و هر بار پول لازم شده من بصورت وام بهش دادم تا دوباره برگرده تو پس انداز
حالا اگر بدونه من پس انداز کردم و دو دستی بهش بدم اولا که می‌فهمه من خرجم زیاد نیس دوم دیگه برنمیگردونه دیگه به من .و سری بعد که پول لازم شد باید بر دنبال قرض کردن از دیگرون.
سلام خانومای گل لذت میبرم واقعا ازین همه مدیریت هاتون،خانومای عزیز من تازه عروسم وشوهرم ب شدت ولخرجه ی ماهه عروسی کردیم ماهی پنج میلیون اجاره میدیم یکونیمم قسط و خوردو خوراک شغل همسرمم ازاده ی روز هس ی روز نیس لطفا هرکس هرتجربه در مورد قناعت بدون اینکه شوهر بفهمه و اینکه بتونم بهش انگیزه برای پس انداز بدم یااینکه چطور از وسایلم استفاده کنم ک عمرشون زیاد بشه،واینکه بنظرتون از همین ابتدا پس انداز مخفی داشته باشم؟هرچی ک لازمه ی تازه عروس بدونه ومهمن بگین البته من تاپیک رو میخونم خیلی جاهاشم خوندم اما صفحات خیلی زیادن شاید ی سری چیزارو ندیده باشم،مرسی ب و س ب کلتون❤️
سلام خدمت همه ی خانم های عزیز
من نزدیک به یک ساله که خواننده ی خاموش این تاپیک بودم، و امروز فقط برای شرکت در این تاپیک عضو نی نی سایت شدم
تا قبل از خوندن اینجا من اصلا تفکر اقتصادی و مدیریت مالی نداشتم، ولی به مرور یاد گرفتم ما هم میتونیم حرکت های هر چند کوچیک ولی موثر بزنیم
خدا به ما کمک کرد و تقریبا دو ماه پیش تونستیم یک واحد خیلی کوچیک بخریم، هر چند خودمون نمیتونیم بریم داخلش بشینیم و دادیم رهن
ولی امیدوارم همین واحد برامون سرمایه ای بشه که بتونیم در آینده در محله ای که میخوایم و با متراژی که راحت باشیم خونه بخریم😍
در حال حاضر میزان قسطی که باید بدیم از مجموع حقوق من و همسرم بیشتره که انشاالله خدا کمکمون کنه بتونیم به نحوی از عهده اش بربیایم.
قطعا به مدت یکی دو سال با این حجم قسطی که داریم باید مدیریت سفت و سختی توی خرج خونه داشته باشیم که اگر کار مفیدی انجام دادم حتما برای شما دوستان گلم مینویسم.
ی نکته ای که من بارها از اطرافیان شنیده بودم و در این مدت به چشم دیدم این بود که برای خریدن خونه خیلی جسورانه برید جلو، ما خیلییی بیشتر از توانمون اومدیم جلو و خداروشکر به راه های مختلف تو این مسیر برامون پول جور شد، از وام بگیر تا قرض و...
انشاالله خدا به همه ی مستاجرا کمک کنه تا زودتر به دل خوش صاحب خونه بشن
عذرخواهی میکنم اگر پستم نکته ی خاصی نداشت، من فقط به خودم واجب میدونستم از همه ی شما عزیزان و رویای عزیز و معصومه جون تشکر کنم❤️❤️
