سلام
بنظرم تعادل در هر زمینه ای لازم و واجبه
اینکه شما اینجور بزرگ‌شدید مسلما روی ناخوداگاه شما تاثیراتی داشته و خیلی جاها اگه پول خرج کنید مدام احساس عذاب وجدان و ترس از اینده و بی پولی میاد سراغتون
اولین قدم برای شروع تغییر اینه که دوره های سلف لاو( دوست داشتن خود) رو شروع کنید تا بتونید به این باور برسید که شما هم ترزشمندید و شما هم لایق اجناس خوب هستید
امیدوارم موفق باشید 🤍🌱
پدرتون چی شدند؟ چون گفتید درآمد بدی نداره
چرا مادرت از پدرت پول نمی گیره؟
الان که به مادرت کمک می کنی از پول خودت کمک می کنی یا از درآمد همسرت؟
حدودا ماهی چقدر برای خودت خرج می کنی و چقدر درآمد داری
خانوما من یه مشکلی برام پیش اومده میشه اینجا کمکم کنید نمی تونم تایک بزنم
بچه ها من تو سایت چند بار در مورد خواستگار خواهرم تاییک زدم واقعا هم حقیقتو گفتم ینی چیز دورغی نگفتم
بعدش خواهرم اونده نی نی سایت نمی دونم کاربریتو از کجا اورده بعدش پیامارو برده نشون مامانم داده
تو یه تایپک هم گفتم مامانم زنگ میزد میگفت قوبون صدقه خواهرم میرن و اینا منم ناراحت بودم اینجا نوشتم اون میدونه من رابطم با خانوده شوهرم خوب نیس همش رنگ میزنه از اونا تعریف میکنه
بعدش مامانم دیروز زنگ زد دعوا که تو چرا بردی نوشتی اونجا نوشتی من دشمنتم و این حرفا
چون خانواده شوهرم تورو دوس ندارن برای خواهرتم نباید دوس داشته باشن به تو ربطی نداره پسره خیلی خوبه و این حرفا
کلا شاید من چهار بار در موردشون تایپ کردم زدم نه بیشتر
بعد همین خواهرم خودش تایپ کردم میزد مامانم میخواد به زور شوهرم بده و طرز فکرش قدیمیه در مورد شوهر من تایپ میزد و این حرفا من هیچکدوم به مامانم نگفتم از دیروز عذاب وجدان گرفتم من که به خواهرم هیچی نگفتم مامانم میگه خواهرت در موردت فکرای بد میکنه
در ادامه پست قبلی
خانواده من با‌وضع نسبتا خوب ،یه جهیزیه واقعا کم و جنسای بنجول دادن بهم منم سنم کم بود ۱۷ ساله هیچ اعتراضی نکردم فکر میکردم‌روال همینه
باردارشدم اولین نوه شون بود هزارتومن برای سیسمونی ندادن
به دنیا اومد بچم هزاری چشم روشنی ندادن
دختر من سه سالشه تا الان کلا یه عروسک ۱۵۰ تومن مامانم براش خریده و تمام،بخدا نداشته باشن انتظاری ندارما
ولی وقتی میبینم دارن ولی اینجوری…..
واقعا دلم پره از کاراشون چون کلا یه دختردارن که من باشم و دوتا پسر
خداروشکر شوهرم اصلا نمیپرسه چی چقد داد و فلان و انتظاری نداره با فامیل شوهر هم صمیمی نشدم که اصلا بپرسن و خداییش خودشونم خوبن دخالت نمیکنن،اما به هرحال این چیزا روی ارج و قرب آدم توی فامیل شوهر تاثیرداره بنظرم
خلاصه کلام خواهرای من جمع کنید اما جاش خرج کنید
و برای بچه هاتون درحد توان کم نزارید♥️
منم با نظر شما کاملا موافقم
بهتره که رویا جون دیگه تاپیک رو قفل نکنن چون به قول شما باید به رای اکثریت احترام گذاشت
کما اینکه حالا بعد از هر دو سه ماه دو نفر مخالف هم پیدا میشن و نظر میدن بالاخره بحث و تبادل نظر همه جا هست
من تو خانواده خودم انقدر چیزهای عجیب غریب میشنوم که هر کدوم خودش یک کتاب میشه
گاهی ازشون اینجا می نویسم
چند تا خواهر دارم که همه اشون تو مسائل مالی افتضاح هستن
یکی بد خرج بقیه پول حروم کن
یکیشون پول قرض گرفته که بقیه رو ببره بالا شهر رستوران ....
اون یکی با اینکه فقط یک حقوق ۶/۷ میلیونی داره رفته چند میلیون لباس خریده/. با دوستاش رستوران/// کلا همیشه دوست داشته بقیه رو تحت تاثیر قرار بده که ببین من چقدر وضعم خوبه
شده این کار رو با پول قرضی می کنه
در صورتی که همین خواهر رفته خونه ی دوستش که وضع مالی خیلی خوبی داره و باز تازه بهش کلی ارث رسیده
دوستش لوبیا پلو درست کرده( حالا اگر خواهر من بود می گفت فلانی بعد چند سال داره میاد صد مدل غذای گرون درست می کرد)
اون یکی خواهرم وضع مالی همسرش خوبه اما افتضاح می گردن // افتضاح می خورن
وسایل ها همه قدیمی و چرت و پرت
عزیزم زمان میبره تا شما بتونی وارد مسیر درست بشی
گام اول :برای خودت یه مانتوی درشان یه خانم با کلاس پیدا کن و با قیمت خوب بخر
خدایی الان مانتو ۴۰۰ تومن خیلی جنس ضعیفی خواهد داشت
یدونه در حد یه تومن بخر
همین که ببینی چقدر تفاوت دارن چقدر توتنت قشنگ تره کم کم تشویق میشی جنس بهتر و گرون تر بخری
گام دوم: مدام به خودت یادآوری کن
من لایق بهترین ها هستم
من لایق لباس‌های خوب و گرون هستم
من لایق خوردن غذا توی رستوران خوب هستم
زمان میبره چون خصلت خساست خیلی سخت از بین میره ولی تلاش کن قطعا میتونی
مواظب باش شوهرت عادت نکنه که بعدا نمیتونی درستش کنی
همکاری داشتم پدرش فوت شده بود
این خانم بسیار مهرطلب بود و دوست داشت مدام مورد تایید قرار بگیره
و حالا این حس رو چه طور ارضا می‌کرد
مدام به مادرش پول میداد که مادرش زیر دین این خانم باشه
برای خواهر کوچکترش حسابی پول خرج می‌کرد
اما
اما برای خودش هیچ هزینه ای نمیکرد
اصلا به تغذیه اشون نمی‌رسید
لباس های که می‌پوشید همه رنگ و رو رفته
یه کفش رو اینقدر می‌پوشید که کامل از بغل ها دوختش باز می‌شد چند نفر تیکه بارش میکردن یدونه کفش میخرید
کاپشنی که برای بچه اش میخرید تا مچ پای بچه بود میگفت بزرگ میشه هم اندازه اش بشه
فکر کن خواهرش با پول این چقدر خوشتیپ و باکلاس می‌گشت
اونوقت بچه خودش!!!!
یه بار که از دست خواهر و مادرش خیلی ناراحت بود پیش من گریه کرد و گفت این همه براشون خرج میکنم ولی منو نمی‌پسندند
فکر کن با پول این خانم لباس میخریدن بعد برای همین خانم کلاس میزاشتن
از اونجایی که اخلاقش رو میدونستم فقط و فقط شنونده بودم و حرفی نزدم چون میدونستم گفتن من هیچ تاثیری نداره
اینکه شوهرتون دست و دلبازه و خسیس نشده خیلی خوبه
ولی اینکه درچشم همسر و دیگران خسیس باشید خوب نیس
من نظرمو میگم کاری که خودم کردم شمام دوس داشتید انجام بدین♥️چون خونه و ماشین هم دارین و به ثبات مالی رسیدین
اول خودم به این باور رسیدم که تا من به خودم ارزش ندم و خودمو لایق بهترین چیزها ندونم کسی به من ارزش نمیده
مانتو و لباسای خوشگل پشت ویترین برای من و شماس مگه من چی کم دارم که فک کنم لباسای گرون برای از من بهترونه♥️
کل کمد لباسهام ریختم بیرون،کیفها کفشها روسری ها و …
هرکدوم که کهنه بود،دمده بود،سایزم نبود و دیگه دوسش نداشتم و در شأن من نبود و انداختم رفت(اونهایی که سالم و قابل استفاده بود تمیز و تاشده داخل نایلون کنار سطل زباله گذاشتم شاید کسی نیازش باشه)
بعد اومدم یه لیست بلند بالا بدون خسیسی و خیلی لارج طورانه😅 نوشتم ؛ مثلا یه ست کامل مانتو شلوار شال کیف کفش با ترکیب رنگی کرم نسکافه ای برای تابستون
۲ تا تیشرت
یه ست تیشرت شلوارک شیک برای مهمونی دوستانه
یه پیراهن تابستونی خونگی
یه تونیک شلوار شیک‌برای مهمونی
و به خودم قول دادم که بهترینا رو بخرم♥️
و کم کم تهیه کردمش ،کم کم طلاهای شیک اجرت دار گرفتم برای استفاده و دل خودم،موهام کراتین کردم،هرماه آرایشگاه میرم برای ناخن و اصلاح ابرو، برنامه بیرون رفتن دوستانه و استخر میزارم ماهی یه بار،لوازم آرایشی نمیخرم چون اهلش نیستم ولی بجاش بهترین کرم ضدآفتاب و آبرسان و شوینده وکرم دورچشم رو میخرم
اینا شاید خیلی عادی باشن برای خیلیها ولی برای منی که شرایط خونه پدری مث شما بود و به شدت قانع بودم طول کشید تا بشه این
درضمن تایپیک زنی که خرج داره ارج داره برام مفید بود و رفاقت با چندتادوست پول حروم کن😅😂😂
لباس داشتن که فقط مهم نیست لباس باید درخور باشه چیزی باشه که همسرت روش بشه باهات بیاد بیرون// الان تو خیابون اکثر خانم ها خوش آب و رنگ هستند
وقتی شما این همه قسط دارید یعنی با پولش یک حرکت بزرگ کردید پس دیگه پس انداز برای شما این وسط معنی نداره چون گفتی خونه و ماشین داریم
حرف شما درست نبوده که پس من غذا درست نمی کنم
شما نباید صفر و یک باشید
شاید اینجا راهکارهای که بهتون گفته بشه رو شما انجام ندید چون تغییر برای همه سخت هست
اولین کار این هست که لباس هایی که برای چند سال پیش هست رو رد کنی بره نگی حیفه چون احتمالا کلی لباس ها رو پوشیدی
لباس تو خونه ها رو سعی کن کم کم عوض کنی و قبلی ها رو رد کنی بره
همین دو تا کار برای شما قدم های بزرگ و سختیه هر وقت انجام دادی مجدد بگو که دوستان راهنمایی کنن
و حرفای معصومه جون که گفتن تو همه چیز بیست باشین واقعا روم تاثیر گذاشت
منی که به خونه زندگی نمیرسیدم و همش درگیر کار بودم یه بازسازی کوچیک انجام دادیم،یه سری وسایلو دادم رفت یه سری وسایل جدید خریدم و کلی تو روحیم تاثیر داشت😍قبلا خیلی تمیز نبودم اما الانم خونمم تو ۹۰ درصد مواقع تمیزه
درکنار خرج کردنا پس اندازمو هم دارم و بسی خوشحااال که به همه ی قسمتهای زندگیم میرسم♥️♥️♥️
حقوق دریافتیم بعد از کسر بیمه مالیات ۱۵و۲۰۰هست که همش میره برا قسط سابقه کاریم هم ۷ساله
حقوق همسر هم ۲۳تومن برا خرج روزمره حدود ۱۰تومن میزارم تو کارتش بقیه رو میریزه به کارت مهر من خودم اقساط روماریو میکنم و مقداری در حد دو گرم ماهانه طلا میخرم
اگه پاداش یا اضافه کاری بدن اونم میره برا طلا یا ساخت خونه باغ
ما شب ها زود میخوابیم ،خیلی دیر بخوابیم ده هست
صبح خیلی پرانرژی حدود ۵ونیم بیدار میشیم و کاری تو خونه باشه انجام میدیم
همسر صبحانه اماده میکنه لباس رو بند میندازه ظرفی باشه میشوره
من لباس تا میزنم جمع و جور خونه یا کارای ریز خونه
همسرم تو کارای خونه کمک میکنه جارو و تی از همون اول ازدواج با ایشونه چون کار سنگینیه
یک هفته صبح کارم یک هفته عصر کار
تایم کاری هم ۶ ساعت
کارم هم سبکه و نهایت دو ساعت کار داشته باشم،بقیه وقتم تاپیک های مفید ،کتاب،فیلم ،تماسی قرار باشه بگیرم و برنامه روز بعدم رو مینویسم
خونه ما بزرگه تقریبا ۲۰۰متر
خوزستان هم خاک زیاد میاد بااینکه در و پنجره باز نمیکنیم
هرروز قسمتی رو تمیز میکنم در حد یکی دو ساعت
تو خونه خیلی گوشی دست نمیگیریم که دخترم هم عادت نکنه و عادت هم نکرد
تی وی روشن نمیکنیم دخترم هم خیلی کم کارتون میبینه علاقمند نشد به تی وی
کلا هم خداروشکر چون خواب خوبی دارم انرژی بالایی دارم ،مکمل و ویتامین هم میخورم
ظهر هم تقریبا دو ساعت میخوابم
چیزی رو برمیداریم سر جاش میزاریم این خیلی کمک کننده س
همسرم هم خیلی مرتبه وسایل اینور اونور نمی‌اندازه
چون آخر هفته ها کوه یا طبیعت هستم طول هفته سعی میکنم سینما یا پیاده روی یا بازار یا شنا یا کافه ای جایی بریم که تفریح خانوادگی هم داشته باشیم
الان گلی جون میاد میگه ورزش نمیکنی😅
بچم کوچیکه فعلا شرایط باشگاه ندارم اماا تو خونه حتما یه ربع تا نیمساعت با یوتیوب ورزش میکنم،روزی نیم ساعت هم رقص توی خونه برای روحیه خودم و دخترکوچولوی خونه♥️
و واقعا ورزش هم توی روحیه آدم تاثیر عجیبی داره
شرایطشو دارین حتما باشگاه برید
منو یاد یکی انداختی
این خانم از اول زندگی به بچه هاش گفت نداریم
باید با کم بسازیم
چند تا بچه داشت
برای پسراش یه هزاری خرج نکرد نه عروسی و نه کادو
برای دختراشم همینطور
متاسفانه برای اینکه خودش خرج نکنه عروس ها و داماد ها رو از خانواده های خیلی سطح پایین مالی انتخاب کرد که انتظاری نداشته باشن
این خانم و همسرش خیلی سریع دخترا رو شوهر دادن و به پسرا هم گفتن زود ازدواج کنید برید
بعد از اینکه بچه هاشون ازدواج کردن
خانم کم کم همه دارایی ها و رو کرد
طلاهای سنگین
خونه برای خودش
تا الان چندین بار برای خودش وسایل خونه عوض کرده
اما دریغ از یه هزاری که بخواد برای بچه هاش خرج کنه
دخترش میگفت مادرم راضی میشه پولش رو بریزه توی جوب ولی به بچه هاش چیزی نده
حالا اینقدر شانس داره بچه هاش عین پروانه دورش میچرخن
ولی بارها از زبون دختراش شنیدم که میگن از روی علاقه نیست
و ما ذره ای مادرمون رو دوست نداریم چون تا زمانی که ما مجرد بودیم آجیل ندیده بودیم ولی مادرمون یواشکی برای خودش میخرید و ما میرفتیم مدرسه می‌خورد
دخترش میگفت مادرم روغن حیوانی میخرید فقط رو غذای خودش می‌ریخت میگفت من چند تا زایمان کردم باید بدنم رو بازسازی کنم
دخترش میگفت مامانم میرفت بیرون ما یواشکی یه کوچولو به روغن ناخونک میزدیم
به دخترش گفتم
آخه شما که خیلی به مادرتون خوبی میکنید چطوری میتونید
گفت ما فقط وظیفه فرزندی رو به جا میاریم
