2777
2789
چجوری تونست کنسل کنه؟ چقد بدبخته که دنبال دعانویسه تو نظر من خواهرشوهرت از خواهرشوهرمن ساده ترو بی ...

ببین زنگ زده همسرم احوالپرسی و بعد میپرسه چه خبر جایی نرفتین 

همسرم میگه چرا قراره بریم سفر

اونم نه فلان جا خوب نیست و ال و بل

رفتم خونه همسرم گفت بنظرم اونجا خوب نیست گفتم من دوست دارن تجربه کنم

همون شب رفتیم به بابام اینا سر بزنیم 

که مادرشوهرم زنگ زنگ که دلم تنگه بیاین سر بزنید

همسرم باهاش دعوا کرد

همسرم فشارش رفت رو ۱۷

و پرواز ما لغو شد و کنسل شد کلا 

بعدش رفتیم سر زدیم بهشون از اون موقع نتونستیم جایی بریم الان دوماهه هم گیر فوت مادر خانمیم که ۹۵ ساله بوده و ما رو سرویس کردن

خیلی مادرشوهرم یک تنه همه ی اقوام رو میچرخونه و از طرفی همه بهش احترام میذارن هم زمان ازشون بدش میاد ...

ببین من خودم به دعا و سحر و جادو اعتقاد دارم اما به اینم اعتقاد دارم که تا خدا نخواد چیزی اثر نمیکنه 

مثلا به نظر من گناه فک کنی یک جادو و سحری که آیه قرآنی نیست قدرتش از قدرت خدا بالاتره ،

اما هیچ قدرتی بالاتر از قدرت خدا نیست من به این های قرآنی تا جادو بیشتر اعتقاد دارم 

اما تا خدا نخواد دعایی تاثیر نمیزاره 

مثلا من یک دوستی داشتم سه روز پشت سرهم دیر به مدرسه رسید میگفتم چرا دیر کردید یک بار میگفت تصادف کردیم 

یکبار گفت بابام از پله ها افتاد بار سوم گفت بدجور تصادف کردیم  

ماشینشون که از تعمیر کاه اومد مامانش توی حیاط میشست یک  طلسم پیدا کرد ،خونواده فرهنگی هستن پدر مدیر مدرسه مادر معلم بود ،بردن به دعانویس کفته طلسم قوی مرگ  هست اما چون ایمان شما بالاست اهل نماز و دعا هستید تاثیر خودش رو اونجور نزاشته باطلشکردن زندگیشون شد میگفت درست قبل تصادفا عموم سوار میشین بوده با این اموشونم مشکل داشتن سر ارث و میراث

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

اره پدرشوهر و مادرشوهر فرق میکنن با خواهر و برادر به خصوص که توی یک ساختمان باشی شرایط من از شرایط ش ...

وای آره اوضاع تو وخیم تره

ماهم خیلی اوضاعمون خوب نیست از دست مامانش چون از راه دور بع طرق مختلف و با دعا و جادو جنبل کار خودش رو میکنه

روانی واقعا و حسود 

میفهممت

من سالهاست قایم میکنم خریدامو

چون یکبار رفتار زشتی کرد خریدامو دید

شب خریدامو دید صبح گفت به همسرم  سر صبحانه منم مثل تو بودم برای همه میخریدم دلم نمیومد برای خودم بخرم

من هیچی نکفتم 

همسرم گفت مامان خانمم کل حقوقش رو میاره تو زندگیمون من و اون نداریم یکم فکر کن به حرفات تازه خانم ناراحت شده

الان میرم خونشون خریدامو میذارم تو کوله همسرم فهمیده بخاطر چی قایم میکنم دیگه نمیگه نشون بده

از اینکه من به خودم میرسم و لباسای شیک میپوشم و دیونه میشه

واقعا از این حجم حسادت نمیدونم چه باید کرد 

ببین من خودم به دعا و سحر و جادو اعتقاد دارم اما به اینم اعتقاد دارم که تا خدا نخواد چیزی اثر نمیکنه ...

میدونی سارا منم اعتقاد دارم 

چون تو قران هست

ولی واقعا اون مدت کوتاه که اثر میذاره واقعا دردناکه و بد میگذره 

خداشاهده یادم نمیاد رفته باشیم یا اومده بلشن خونمون الکی الکی دعوامون نشه 

همیشه برام سوال بوذ

شاید باورت نشه تعجب میکردم که همسرم چرا کارهای خوب منو نمیبینه 

این چند وقت چندبار تعریف کرد ازم 

دیده بخاطر من نمیره تنهایی پیششون 

یا بکسری چیزارو قایم میکنه شروع کرده

قبلا شک داشتم بعشون که اینکارن

اما تا دیدم شماره توی دستشون رو شوک شدم بخدا

میدونی سارا منم اعتقاد دارم چون تو قران هستولی واقعا اون مدت کوتاه که اثر میذاره واقعا دردناکه و بد ...

میفهمم چی میگی 

مدام چهار قل بخون و آیه الکرسی اما اعتقاد به این داشته باش قدرت خدا بالاتر از قدرت طلسم و دعانویس هست از خدا کمک بخواه که سحر و جادوش به خودشون برگزده 

اره اوضاع من وخیم ،مال تو خوبه دوره اگه نزدیک بود ببین چیا می‌کرد 

حسودیتو میکنن کاملا مشخصه 

منم از خاله های حامد و مادربزرگ مادری حامد کم نکشبدم

ببین زنگ زده همسرم احوالپرسی و بعد میپرسه چه خبر جایی نرفتین همسرم میگه چرا قراره بریم سفراونم نه فل ...

همسرت ایرادش اینه که دهن اونا رو نگاه میکنه هر‌ طوری که بلدی از سرش بنداز.خواهره هم به مادره گزارش داده واون زنگ زده شوهرتم بنده خدا تو دو راهی گیر کرده مرخصیتونم کمه.... 


هوووووف چقد زرنگ هستن برا خودشون ارزش میخرنااااا 

  خدایا همسرمو برام نگه دار  ته همراه پیر بووشم پیری با ته قشنگه♥️♥️♥️♥️♥️
خیلی مادرشوهرم یک تنه همه ی اقوام رو میچرخونه و از طرفی همه بهش احترام میذارن هم زمان ازشون بدش میاد ...

چون میدونست تولدته یه دستی زد و از زیر زبون همسرت میکشید کاش همسرت میگفت حنا صداش معمولی بود یا حنا همیشه خوشحاله😁😍 خیلی مخشون آرومه که دراین حد حواسشون به همه چی هست🤐خب اصلا برا چی برا پسرت زن گرفتی🤦

  خدایا همسرمو برام نگه دار  ته همراه پیر بووشم پیری با ته قشنگه♥️♥️♥️♥️♥️
اره پدرشوهر و مادرشوهر فرق میکنن با خواهر و برادر به خصوص که توی یک ساختمان باشی شرایط من از شرایط ش ...

دقیقا تو یه ساختمون بودن عذااااااااابه کلا زیرنظرهست آدم ماهر وقت میخواییم بریم خرید مهدی نگران اینه داداشش وزن وبچش نبینن ودلشون بشکنه....اون سری از جنوب ۳۰کیلو خرما سفارش دادم مهدی نمیخواست اینا ببینن دقیقا همشون دیدن خب اونهمه خرما رو باید جابه جا کنم دیگه کاوه هم خوابش میومد وشیر میخواست مجبور شدم بشینم اول به اون برسم بعد به خرما ها خواهرشوهرم وبچه هاش رسیدن...یهو جاریم که هیچوقت نمیاد اونم پیداش شد قبل اومدنش به داخل خونه خواهرشوهرم برد زیراپن حدااقل رو اپن نباشه پسرش رفت تو آشپزخونه گفت اینا چیه من ازینا میخوام خب بچس دل آدم میسوزه بحث یکم دادن به اونا نیست میبینه مقایسه میکنه میره با برادرشوهرم دعوا وبحث میکنه.... 


یه سری یه دونه النگوخریدم کاری کرد برادرشوهرم تو کلی بدهی رفت از دوست طلافروشش یه النگو قسطی خرید اورد بهش داد چندماه بعد هم پسرش لج کرد از دستش دراورد ومچاله کرد بعدشم گرفت فروخت با ضرر.

حالا من به اینا رو نمیدم ودرمقابل خونواده ی شما ازین نظر بهترن چون از مهدی میترسن منم رو نمیدم ولی واقعا سخته من خداخدا میکنم برم ازینجا مخصوصا که پسر جاریم داره بزرگ میشه ویه بدآموزی درجه یک هست هی به کیان میگه مدرسه چیه بدرد نمیخوره 

  خدایا همسرمو برام نگه دار  ته همراه پیر بووشم پیری با ته قشنگه♥️♥️♥️♥️♥️
میفهمم چی میگی مدام چهار قل بخون و آیه الکرسی اما اعتقاد به این داشته باش قدرت خدا بالاتر از قدرت طل ...

آره واقعا معتقدم تا خدا نخواد برگی از درخت نمیوفته

واقعا مریضن آدما

کسی چیکار داره به کسی 

هرکسی زندگی خودش رو داره بنظرم حسادت شدید از بیماری روانی میاد 

همسرت ایرادش اینه که دهن اونا رو نگاه میکنه هر‌ طوری که بلدی از سرش بنداز.خواهره هم به مادره گزارش د ...

آره مرتب میگم نگو 

چون بگی نمیشه 

حتی چندین بار پیش اومده پرسیده فلان چیزو چرا به مامانت نگفتی 

میگم لزومی نداشت بگم

دقیقا خواهرش گزارش داده جاریم راست گفت 

گفت حسود تر از این مادر و دختر تا به حال تو زندگیم ندیدم 

من الان بع این نتیجه رسیدم

چون میدونست تولدته یه دستی زد و از زیر زبون همسرت میکشید کاش همسرت میگفت حنا صداش معمولی بود یا حنا ...

همسرممم متوجه سیاست های مامانش اصلا نمیشه و بلد نیست بپیچونش

اون نگرفته 

بخاطر همین زورش میاد🤣همسرم منو انتخاب کرده فکر میکنه من همسرمو تور کردم 😄درحالیکه همسرم دوسال قبل از اینکه ابراز علاقه کنه تو فکر من بوده 

جاری بزرگمو هم همسرش انتخاب کرده

در تلاشه براب پسر بعدیش خودش انتخاب کنه 😳اونک پسری که خارجه

همسرممم متوجه سیاست های مامانش اصلا نمیشه و بلد نیست بپیچونشاون نگرفته بخاطر همین زورش میاد🤣همسرم م ...

یادم رفته بود گفته بودیا🤦😁مادرشوهرت خیلییییی جالبه تحصیل کرده ودنیاگشته ولی این قسمتش خیلی قدیمیه بنظرم بشدت بیش فعاله با همه کار داره🥴

  خدایا همسرمو برام نگه دار  ته همراه پیر بووشم پیری با ته قشنگه♥️♥️♥️♥️♥️
آره مرتب میگم نگو چون بگی نمیشه حتی چندین بار پیش اومده پرسیده فلان چیزو چرا به مامانت نگفتی میگم لز ...

ایناواقعا مریضن وقتی هم پول دارن هم تحصیلات بازم دست از سربقیه برنمیدارن انگار میخوان همه ازشون پایین تر باشن واینا تو اوج باشن برا همین یکی پیشرفت کنه چشمشون درمیاد... 


حنا منم این روزا به این نتیجه رسیدم زیادی خوش بین بودم به آدمای اطرافم جاریم مذهبیه ومن میگفتم هرچی هست ونیست فقط این....اما فهمیدم پای منفعتش وسط باشه آدم میفروشه... قسم دروغ میخوره...دروغ میگه...بدتراز اون چون وجهش مثبت هست راحت آدما طرف اونن...تنها کسی شناخته بودش مهدی بود همش میگفت این فلان‌و...شب تولد کیان هنوز نگاهش رو یادم نمیره...دلم چندتا آدم خوب میخواد برای معاشرت 🥺


خداتو شکر کن ازشون دوری اگه نزدیک بودی خیلی اوضاع بدتر میشد.

  خدایا همسرمو برام نگه دار  ته همراه پیر بووشم پیری با ته قشنگه♥️♥️♥️♥️♥️
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز