ما همه باهم رفیقیم

چقدر حس خوب داد پیامت مرسی عزیزم ❤️ سلامت باشی گلی جان 

سلام سارا جون مرسی عزیزم ❤️

سلام مینا جون مبارک باشه اولی شدن گل پسرت 

ای جونم دست گلت درد نکنه واسه نقاشی ها و دادن حس خوب ❤️

سلام مینا جانم،قربونت برم ممنونم.فکر میکردم هردوتا پسرت خیلی بزرگترباشن پس سید علی هم همسن کیانمه😍انشالله موفق باشه.من برا کیان دفترمشق طراحی شده گرفتم دوستاش مثل اینکه خیلی خوششون اومد میگن کیان این برگه رو مکنی بدی به من😁اونم میگه نه😁تازه به من میگه مامان دفتر معمولی بخر داخل اینا نمیشه زیاد مخش نوشت🤣🤣🤣🤣نمیدونم چرا مخش میگه🤣🤣🤣

چندتا از مادرا انقد بچه هاشون گریه میکنن که هر زنگ تو مدرسه هستن🥴خیلی سخته الان معلمشون تو گروه پیام گذاشته لطفا به هیچ عنوان نیاین باعث استرس ودلتنگی بقیه بچه ها میشین و جو کلاس شلوغ شده.

کاش حقوق معلما بیشتر بود واقعا خیلی زحمت میکشن مخصوصا معلم پسرا بودن خیلییییی سخته...

الهی که همینطور خوب پیش برن وموفق شن بچه هامون🤲🤲🤲🤲

عزیزم کیان چقدر پسر با فکر و قانعی هست

منم پارسال برای لیا از اون دفترا خریده بودم اما لیا هیچ وقت اعتراض نمیکرد که نمیشه زیاد توش مشق نوشت 😐

کیان مثل کودکی های منه ،فداکار صرفه جو مهربون با گذشت دست و دلباز اصلا انگار منم با این تفاوت که من بی سر و زبون بودم و درون گرا اما کیان باهوش برونگرا و خوش زبون 

منم هیچ وقت تو بچگیم اسراف نمیکردم و همیشه فکر پول جیب بابام بودم که کم نشه عی خدا ،بابام مثلا پول میداد بریم از سوپری سر کوچه شیر و ماستی چیزی بخریم میگفت با بقیه اش برای خودتون خوراکی بخرید ،دست خواهرمو میگرفتم و باهم میرفتیم خرید برای خواهرم خوراکی میخریدم برای خودم نه میگفتم پول بابام تموم میشه 😂و مابقی پول رو برمیگردوندم 

اره واقعا معلم پسر ها بودن سخته 

سلام بچه ها 

امروز یک ربع مونده به ۷,از خواب پا شدم و شعله سماور زیاد کردم 

دست و صورتمو شستم و ظرف میوه لیا رو آماده کردم و قمقمه اشو تا نصف آب کردم ،و دوتا کیک براش گذاشتم ،ساعت ۷چای دم کردم و تلویزیون شبکه جم کنید رو باز کردم و لیا رو بیدار با صدای ماشا و میشا پرید بیرون زود دستاشو شست و ازم خواست صبحانه اش رو ببرم سالن جلوی تلویزیون بخوره 

روش تازه ای هست برای بیدار کردن لیا 😂وگرنه یک ربع باید بگم لیا پاشو پاشو 

توی تابه کمی رب ریختم و تفت داد و یک تخم مرغ شکوندم و اخم مرغی مورد علاقه لیا رو پختم و با فلفل سبز شیرین و خیار حلقه شده لقمه گرفتم و خورد و بک چای خورد 

ساعت ۷و بک ربع تلویزیون رو خاموش کرد کارتون ماشا هم تموم شده بود گفتم بدو دستشویی و مسواک 

بعدش حاضرش کردم تا دم در باهاش رفتم کفشاشو پاک کردم و راهیش کردم 

برگشتم بالا ،ختم سوره نصر رو خوندم چای خوردم و اتاق بسیار نامرتب لیا رو مرتب کردم

کانال اونیکس یک فیلم خوب میداد هم زمان لباس ها رو تا میمردم و میزها رو پام میکردم و فیلم میدادم ،اخرش جارو و طی هم کشیدم 

امروز تا ساعت ۱۱همت کارامو کردم و خورشتم آماده کرده بودم 

ناهار قرمه سبزی گذاشتم تازگیا داخل قرمه سبزیام برای دل خودم دوتا آلو قرمز خشک شده هم میندازم خیلی خوشمزه میشن 

الانم وضو گرفتم برم نماز بخونم

فردا لیا امتحان ریاضی دوم داره 

بچه ها دوتا قرص باریج لیمو و زیره خریدم برای لاغری از ۵شنبه دارم استفاده میکنم کمی روی اشتهام تاثیر داشته 

فعلا

عشق ورزی رافراموش نکنید.به کودک‌تان نشان دهیدکه به آدم‌ های مهم درزندگی‌تان عشق میورزید.درمقابل کودکان به همسرتان محبت کنید،بابچه‌ها درباره‌ی اینکه چقدرپدربزرگ و مادربزرگ،خاله‌ها،عمه‌ها،دایی‌ها و عموهایشان رادوست دارید و قدرشان را میدانید صحبت کنید. عشق‌تان را به روش‌های غافلگیر کننده به کودک خود ابراز کنید؛ مثلاً درجامدادی‌اش یادداشت بگذارید،بی‌دلیل بغلش کنید و موهایش را نوازش کنید.هرچه بیشتر کودکتان از شما«دوستت دارم» رابشنود،بیشتر به شما «دوستت دارم» میگوید.هرچه مهر و محبت در خانه‌تان بیشتر باشد، ارزش عشق و دوستی در فرزندتان بیشتر پرورش مییابد.

قربونت برم منم همینطوری بودم بچگیام بااینکه وقتی بابام بود وضعمون خیلی خوب بود وهمه چی فراوونی بودولی خوراکیامو یه سره نمیخوردم تموم نمیکردم میذاشتم تو کشو داداشم میرفت سهممو میخورد🥴🤣🤣🤣

 کیان هم الان همینه عین خودمه بهش انقد خوراکی میدم میگه مامان زیاد میذاری چند روز پیش از کلاس قرآن داشتیم برمیگشتیم گفت مامانی اجازه میدی سرکوچه پاستیل بخرم گفت باشه رفت یه بسته ازین پاستیل ماریا خرید وقتی رسیدیم خونه چندتاشو دادبهم گفت بذار تو ظرف غذام ببرم مدرسه بقیشم همون لحظه خورد.

جلوشم اصلا نداریم رو نگفتیم تاحالا ولی واقعا بادرک هست منو اذیت نکرد رفتیم لوازم تحریر بخریم تنها چیز فانتزی که خرید سرمدادی بود که اومدیم خونه موقع نوشتن گفت مامانی اینا خوب نیستن راحت نیستم گفتم سیلیکونی همینه یا پاک کن جنس خوب ساده خریدم میگفت مامان پاک کن من عالی پاک میکنه ولی برای دوستم فقط خوشگل وخوب پاک نمیکنه بهش توضیح دادم باید جنس خوب باشه نه اینکه فقط خوشگل باشه... ولی چون اینطوریه هواشو دارم همیشه ونمیشم عین مامانم. انقد دلم براش تنگ شد الان یکم گذاشتمش رو پام🥺🥺🥺ذوق کردگفتم بیا رو پام😍 کاوه یکدنده هست رو پام دیگه نمیمونه🤣🤣🤣🤣 دیروزم با کفگیر زد تو دماغم🥴🤣

پس هر سه شبیه هم هستیم 

ای وااای دماغت عمل بود چیزیش نشد که ؟

کاوه چیکار میکنه با مدرسه داداشش؟ 

مامان و بابا میگه؟

نه خداروشکر چیزی نشد،اذیت نمیکنه کتاب رو پاره هم نمیکنه دفتر نقاشی ومداد رنگی میدم دستش سرگرم میشه،انقد باحال بوس میکنه😍😍😍بابا،دَدَ, دادا(یعنی داداش) توپ،جیزه،بو،آب، نه، چیه،   اینا رو میگه.

تا لباس بپوشیم میگه دد🤣🤣🤣🤣

عی جانم 😍😍😍😍عشقم کاوه جون 

اونقدر عاشق این زمان های بچه هام اینقدر خوشمزه میشن 

یک اسپند براش دود کن هزار ماشالله باهوشه از طرف منم یک ماچ آبدارش کن

دیروز کیان رو پام خوابید مشخص‌ بود آروم شد🥺🥺🥺دیشبم رو پام خوابید همزمان داشتم به کاوه شیر میدادم الان داشت میرفت مدرسه بغلم کرد گفت مامانی دیشب رو پات خوابیدم😍🥺 

فدات😘😘😘😘آره این سن خیلی خوبه پارسال این موقع خیلی برام از نظر روحی سخت بود ولی گذشت شکرخدا الان بهترم

اخییی به کودکیش بردی 

چطور هم زمان هم شیر میدادی هم روی پات کیان خوابیده بود؟

به سختی🥲😁بالش گذاشتم رو پام کیان رو پام دراز کشید کاوه هم تو بغلم شیر میخورد ولگد میزد🤣🤣🤣🤣زیاد طول نکشید کیان رو گذاشتیم تو جاش جفتشون خسته بودن زود خوابیدن.