منو جای خواهر کوچیکتون بدونید
من 17 سالمه می‌دونم سنم کمه ولی خب همه دخترا تو فامیل مادرم ازدواج کردن و بزرگترین دختر فامیل در حال حاضر منم
منم خیلی حرفا می‌شنوم اشکمو در آوردن حتی مامانم خدایی خیلی سخته
درسم خیلی خوب بودا بدجور درس میخوندم و همیشه شاگرد اول میشدم ولی واقعا نمیشه زدم کردن
نمیدونم شاید بهونه میارم
وقتی یه عالمه حرف می‌شنیدم بد نگام میکردن
دیگه مثل قبل انگیزه درس خوندنو ندارم
میشه کمکم کنیننننن🥲🙏♥️
مگه خواستگار داری؟
بخاطر شوهر بهت حرف میزنن؟
شوهر کن درستم بخون
۲۰ سالمه من بهت میگم تاکاره ای نشدی ازدواج نکن ازدواج و انتخاب نیمه دیگه تو اوج بی نیازی بهترین شکلشه
هردو البته اگ خواستگار خوب داری
عزیزم هرشوهری ک نمیشه صبر کن یه شوهر خوش رو پیدا کن
هدفت نباید ازدواج باشه
شما قصد ازدواج داری اوکی درستو بخون اگر خواستگار یا مورد خوب و موجه پیدا شد ازدواج کن
درس درس درس. بخدا ک ی روز دستت تو جیب خودت باشه شرف داره ب عمری ک دستت جلوی خلق خدا دراز باشه
نمیتونی هردوتا رو باهم ؟
چون دیروز اتفاقا با دوستام حرفش بود دورهم نشسته بودیم میگفت به خدا نمیدونم دختر عمه هام چیجوری بودن هم مدرسه نمی‌رفتند هم زود شوهرشون دادن هم خودشون غیر حضوری میخوندن دانشگاه دولتی هم آوردن...
ما بیکار بی عار نشستیم سگم میزنیم ولی آخرش هیچ پخی نمیشیم..
دوستم گفت اتفاقا مامان منم ۱۵ سالگی شوهرش دادن معدل دیپلمش ۱۹ خورده ایی بود رشتشم ریاضی بود
شوهر کن در کنارش درستم بخون
