سه روزاول ک زایمان کردم کلاشیرنداشتم بخاطرهمین توبیمارستانم باسرنگ به نی نیم شیرخشک دادن
بعداون باکمک شیردوش شیراومدتوسینم ولی بزورچهارنفره نی نی مونگه میداریم یذره میک میزنه دیگ ول میکنه سینمو
ازترس خشک شدن شیرم میدوشم میریزم توشیشه ولس مقدارش خیلی کمه اصلاندازه یه قاشق شایدبشه
مجبورشدم بهش شیرخشک بدم ولی خیلی ناراحتم موقع شیرخوردن همش گریم میگیره ک چراسینه خودمونمیگره
انگارشیرم خشک شده حالم بده چیکارکنم بنطرتون🥺😭
بده یبار شوهرت بگیره اونم یادمیگیره
حمام رفتی؟
حمام زیادبرو
مایعات زیاد بخور
دختر منم اينطوري بود اصلا دوست نداشت هر راهي رم امتحان كردم ولي آخرشم شير خشكي شد
و ماشاالله نسبت به همسناش هميشه تپلتر بود
کلانوک سینم کوچیکه نی نی ول میکنه همش
بهش بگو نخوری میدم
دختر خاله بخوره هااااا
اگرم بچه ات پسره
بگو میدم بابات هااااا
بقران نگا مثل یوزپلنگ جست بزنه سینه بگیره
دختر منم اینطوری بود از بس گریه کردم و تلاش کردم بالاخره یه سینمو گرفت و کلا از یه سینه شیر میخورد وقتی میخواستم بهش شیر بدم از بس تلاش میکردم خیس عرق میشدم الان میگم همچین مهمم نبود نمیگرفت شما هم تلاشت رو بکن ولی زیاد به خودت فشار نیار شیرخودت یا شیر خشک مهم نیست مهم سلامت خودت و نی نی گلته کسی اون موقع اینا رو به من نگفت برعکس مادرم عذاب وجدان بهم میداد که اگه نگیره مجبوری شیرخشک بدی و دردسر داره و......اون موقع که باید استراحت میکردم عصبی بودم و استرس داشتم
بابای بچه باید یکم همکاری کنه، راه شیر باز کنه
همش عذاب وجدان میگیرم میگم اگ ندم فرداضعیف بشه لاغربشه تقصیرمنه شایددرطول روز از۷_۸بار یه بارشو درحد۱۰تامیک کوچولوبگیره سینمواونم سریع ول میکنه صورتشوجمع میکنه انگارازمزه شیرم خوشش نمیاد
نمیدونم دیگ چیکارکنم
چندباربهش سیرخشک بدم ک جبران بشه؟
