اول اینکه لطفا تا آخر بخونید و بعدش نظر بدین
من برادر شوهرم ۱ هفته هستش که مرده خانواده شوهرم خانواده ی کم رفت و آمدی هستن ما هم اون موقع عروسی نداشتیم هیچ کس منو ندیده بود تا همین مراسم یعنی میگم هیچ کس فقط خانواده خودشون با ۲ تا از پسر عمو هاشون خلاصه تو مراسم می دیدم کلی زنا پچ پچ میکردن پشت سرم تعریف از خود مایع ننگ هست به نظر خودم اصلا زیبا نیستم ولی خب مردم خیلی استقبال کردن همه میگفتن وای این کیه چقد خشگله مثلا یا چقد کار میکنه (چون من برادر شوهرم رو خیلی دوس داشتم براش سنگ تموم گذاشتم نذاشتم بد فاتحش رو بگیرن) کلی میومدن به خواهر شوهرام میگن خلاصه ۲ تا جاری دارم قشنگ مشخص بود از چهره هاشون چقدر با حرفای مردم داغون میشدن ⚡ ادامه داستان: اینا مث مرغ خروسن کلا هر سال ۶ ۷ ماه از سال با هم قهرن من ۴ ساله عروسی کردم نه با این کار دارم نه با اون کلا با هر دوتاشون یه جورم هیچ وقت بینشون دخالتی ندارم اونا وقتی با هم قهرن همش غیبت هم دیگرو پیش من میکنن به هم فوش میدن بخدا ببخشید هزار بار پیش من میگن وای اون ج*نده کیه اخه یا مسخره هیکل و قیافه و خانواده هم دیگه رو میکنن کلا میرم میشینم پیش هر کدومشون بحث اون یکی رو میکنه بعضی چیزارو هم که پرسیدن منم گفتم اره فلان و اینطوری...حالا برادر شوهرم ۱ هفته هست مرده مجرد بود ...اینا تو مراسمش با هم دوستی کردن یه دفعه از این رو شدن اون رو قربون صدقه هم میرن هی میشینن پیش هم عین دو تا خواهر تمام کارای مراسم رو دوتایی انجام میدن خیلی صمیمی و اصلا انگار هیچ اتفاقی نیافتاده خلاصه هیچ اعتنایی به من نمیزارن اون روزا که پیش من غیبت هم دیگه رو میکردن انگار فراموش کردن متوجه میشم که پشت سرم پچ پچ میندازن و در گوشی حرف میزنن تو مراسم همش پیش هم بودن و شیون میکردن در کمال تعجب هم دیگ رو آجی خطاب میکنن هر موقع من میرم میگم بزارید منم کمک کنم همش میگن احتیاج نیست خودمون دوتا کافی هستیم همش خودشیرینی جلو خانواده شوهرم و مردم ...خلاصه بگم نو که میاد به بازار کهنه میشه دل آزار البته اینا کین برام مهم نیست منم فقط نیشخند میزنم و برام مهم نیست چون میدونم۲ روز دیگ دوباره میوفتن به جون هم ولی این به کنار تعجب میکنم چرا با من رفتارشون اینطوری شده من که هیچ دخالتی نداشتم تحویل نمیگیرن...از خدا میخوام انسان های دو رو و دو زبون رو منقرض کنه وقتی فک میکنم میگم انقد غیبت هم دیگه رو میکردن الان آجی آجی میکنن برای دل بدبختشون میخندم 😂😂😂
بعد شوهرهاشون جفت هم شدن در حالی که سایه همو با تیر میزدن میدونید چی برام جالبه؟من بدی به هیچ کس نکردم چرا اینطوری شدن اخه من همیشه با همه خوب و خوش روعم