طفلی خواهرم یک سالی شده از ما دور شده رفته شهر غریب بخاطر اخلاقای عتیقه شوهرش که دوست داشت پیش خانوادش باشه حالا امشب خواهرم بهم زنگ زد کلی درد دل کرد گفت هنوزم اخلاقاش همونطوره هیچ تغییری نکرده هی گیر میده یه ریز ایراد میگیره از غصه خواهرم خوابم نمیبره سه تا بچه ازش داره وگرنه یه لحظه هم باهاش نمیموند
اخه خدا کمکش کنه
مازنها همیشه مورد ظلمیم😔
طفلی خواهرمو برده شهر غریب بجایی که هواشو داشته باشه هی اذیت میکنه.شوهرش اینقدر ظاهر خوبی داره و خوش مشربه ولی تو خونه سگه سگگگ
زیاد فکر نکن
کسی که سه تا بچه آورده و نشسته دیگه پوستش کلفت شده
خودش عادت کرده
حالا مم باب دردو دل ی چیزی گفته سبک بشه ولی اوضاع اونقدرام همیششششه داغون نیست
زیاد فکر نکن
فکر کردن تو دردی رو دوا نمیکنه
فقط هروقت صحبت کرد هم دردی کن و روحیه بده وگرنه با بیشتر اخلاقاش عادت کرده
خدا کمکش کنه فقط😔
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیستجدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز