2777
2789
عنوان

شده بعد یه مدت دوباره ببینیش؟

101 بازدید | 16 پست

امروز دیدمش فک میکردم دوست داشتنش توهمات ذهنمه ولی یجوری دلم زیر و رو شد استرس گرفتم دستام میلرزید فهمیدم دوس داشتنم واقعی بود و هست

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

چن وقت باهم بودین؟ حرف زدی؟همش میگم ببینمش هیچی نمیگم یه دل سیر نگاش میکنم ولی حیف

باهم نبودیم 

حرفم نزدم کفشاشو دیدم خودشم از دور دیدم  از جلوش رد شدم نگاش نکردم بعد فهمیدم خودش بوده

از نظر من فقط ی حس وابستگی هست و بعد ی مدت دیگه مهم نیس  چون خودم تجربه کردم

وابسته به چی؟

چن ماه شده ولی فکرش ....نه حرفی نه تماسی نه دیداری ولی امان از فکرش از لحظه هایی که بود

شب غم انگیز تو نیز بگذرد.    اما در این میان دلی ز دست میرود
باهم نبودیم  حرفم نزدم کفشاشو دیدم خودشم از دور دیدم  از جلوش رد شدم نگاش نکردم بعد فهمید ...

دلت نخاس تو چشاش نگا کنی بری تز نزدیک ببینیش

من همش میگم ببینمش باورت نمیشه میرم بیرون جوری خوب لباس میپوشم اینا که شاید دیدمش ابروم نره همش امید دارم به دیدنش

شب غم انگیز تو نیز بگذرد.    اما در این میان دلی ز دست میرود

اره بعد یکسال پریشب  تو یه عروسی دیدمش من اصلااا نگاش نمی کردم ولی متوجه شدم تمام مدت نگام میکرد حتی چندباری دنبالم اومد یه جا هم باهم برخود کردیم مجبور شدم یه چیزی ازش بگیرم ولی باز نگا صورتش نکردم...شبش ساعت ۲ونیم پیام داده بود ولی پاکش کرد🥲خیلی دلم براش تنگ شده ولی چون جدایی از طرف اون بود بهش محل ندادم

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792