2777
2789
عنوان

ماجرای زندگیم و بدشانسی هام

| مشاهده متن کامل بحث + 542 بازدید | 42 پست

اتفاقا منم بدشانسم، همیشه میگم ،داشتم مطالبت و میخوندم و ناراحت بودم و داشتم باهات همزاد پنداری میکردم تا قسمت ازمایشگاه ترکید رسیدم ،عزیزم مطمئنی اغراق نمیکنی ؟

درضمن معمولا تو مدرسه هر چی بشه میندازن گردن بچه شلوغه نه اروما

من دو سال تمام بیهوده یه مسیر طولانی رو برای درمان حضوری پسرم می‌رفتم که بی نتیجه بود.😔 الان  19 جلسه گفتاردرمانی آنلاین داشتیم و خودم تمرین میگیرم و کار میکنم. خدارو شکر امیرعلی پیشرفت زیادی داشته 😘

اگه نگران رشد فرزندتون هستین خانه رشد  عالیه. صد تا درمانگر تخصصی داره و برای هر مشکلی اقای خلیلی بهترین درمانگر رو براتون معرفی میکنن من از طریق این لینک مشاوره رایگان گرفتم، امیدوارم به درد شما هم بخوره

ببین شاید اونطرف قضیه بدتر بوده شاید چیزای بهتری ببرات نگه داشته 

یه ایه بود برای هرکس چه قره العین هایی پنهان کرده ایم..(قره العین اشکی که از شوق میاد)

به کوچکی گناه نگاه نکن ؛بنگر چه کسی را نافرمانی میکنی...حسبی الله ونعم الوکیل...

والا این اتفاقات براهمه پیش میاد باید نیمه پر لیوان رو ببینی خیلی خوش شانس بودی که با اون آقا ازدواج نکردی و...

دو درجه فیلترینگ را کم کنید؛ دو درجه سرعت نت را بیشتر کنید ؛دودرجه گرانی و تورم و بدبختی را کم کنید ؛تا مردم هم دو درجه دما را پایین بیاورند ؛اگر دودرجه تنش و درگیری با دنیا را کم کرده بودید الان در یک کشور نرمال زندگی میکردیم.

نمیدونم والا دیگه موندم چی خوبه چی بده اصلا نمیفهممچرا اینجوری میشه هیچ دلیل منطقی پشتش نیستمن دیگه ...

همسایم کارش گره خورده بود مثل شما آخرسر دوتا دعاپیدا کرد ازخونش

به کوچکی گناه نگاه نکن ؛بنگر چه کسی را نافرمانی میکنی...حسبی الله ونعم الوکیل...

وقتی داشتم متنت رو میخوندم خیلی از این اتفاقا برا منم پیش اومده ولی من شانس رو بی معنی می‌دونم همه اینا رو با خنده رد کردم رفته 

دو درجه فیلترینگ را کم کنید؛ دو درجه سرعت نت را بیشتر کنید ؛دودرجه گرانی و تورم و بدبختی را کم کنید ؛تا مردم هم دو درجه دما را پایین بیاورند ؛اگر دودرجه تنش و درگیری با دنیا را کم کرده بودید الان در یک کشور نرمال زندگی میکردیم.

همه تو زندگیشون بدشانسی میارن و خوش شانسی هم دارن

شما فقط داری بدی ها رو میبینی

منم مامانم شیر نداشته و شیرخشکی هستم و اصلا برام مهم نیست که بخوام بگم بدشانسی بوده

رشته ای که میخواستم رو با وجود تلاش زیاد قبول نشدم و رفتم رشته مشابه و تلاش کردم که بهترین خودم باشم

سالی که طرحم تموم شد ازمون استخدامی سختر شد و‌نتونستم رسمی بشم خب اونم مهم نیست رفتم بخش خصوصی اصلا اهمیتی نداره

الان که شما گفتید دیدم منم با خیلی مشکل تا الان روبرو شدم 

منتهی چون منفی نگر نبودم اصلا بهش فکر هم نمیکنم

بشین خوشبختی هاتم بشمار ببین کم نیستن

همون آني سابقم كه از ٨٩ عضو بودم...

به قول معروف هیچ کتابی نخونده نمی مونه یه روز تو کوچه شمام عروسی میشه...

این اتفاقات برای هرکسی میتونه بیفته اسمش رو نذار بدشانسی

میلیونها سیب از درخت افتاد ولی فقط نیوتن تونست جاذبه رو کشف کنه... شاید اگه اون سیب رو سر ما می افتاد بدشانسی تلقیش میکردیم...

ازدواج با 2 نفر جور نشد فدای سرت موردهای بیشتر خواهی آمد

کارت جور نشد فدای سرت بگرد دنبال کار دیگه

مگه همه ادمای موفق دنیا شیر مادر خوردن؟ یعنی تو دنیا هیچ کسی دوربین عکاسیش نسوخته؟؟؟

اینا همش تله های فکری خودت هست عزیزم

بشکن این پیله رو... 


منم شیر خشک خوردم

24 سالته نتونستی شغل پیدا کنی... من 33 سالم بود دکترا داشتم در به در دنبال کار بودم... تو 24 سالگی دو تا کیش ازدواجیت به سر انجام نرسیده من تازه 35 تصمیم گرفتم ازدواج کنم... اینا که دلیل بد شانسی نیست... تلاش و اراده میخواد عزیزم

اینجا روند کاهش وزنم  را با استفاده از رژیم ماچا به اشتراک می گذارم. 70 روز رژیم 1200 کالری و 30 روز رژیم زیر 1000

نمازتو اول وقت بخون 

قبل از اذان صبح بیدا بشو و دیگه نخواب 

بین الطلوعین حتما بیدار باش و ۲۷ بار استغفرالله ربی و اتوب علیه بگو

غسل گردنت نباشه و دائم الوضو باش 

به پدر مادرت بگو واست دعا کنن 

صبح چهار قل و حمد رو یکبار آیه الکرسی را پنج بار هر روز بخون

کوچیک ترین موفقیت تو هر زمینه ایی برام شده آرزودست به هر کاری میزنم نمیشهبا اینکه هیچکدوم از اعضای خ ...

عمیقا درکت میکنم من 40 سالمه هنوزم اینجوریم و هر چی میره جلو بدتر میشه 

الان اگه بگم قدرت جذب میگی نگو
ولی بزار بگم قدرت دفع:/ تو با همین نوشته هات داری تمام اینارو به جون میخری
همین که فکر میکنی بدشانسی باعث شده بدشانس باشی
با چیزای کوچیک شرو میکنم
ی روزی فک میکردم قراره تا اخر عمرم جوش بزنم
از ششم ابتدایی پریود شدم و تا سال اخر دبیرستان روزی نبود که جوشای دردناک و هورمونی نزنم چه پریود بودم چه نه
یکساله که جوش نمیزنم
هیچ جوشی رو صورتم نیس و فقط و فقط از یه شب شروع شد که هیچوقت فراموش نمیکنم با خودم گفتم صبح که بلند شی دیگه جوش نداری صبح که بلند شی دیگه جوش نداری تو جوش نمیزنی
الان ممکنه باور نکنی اما من دارم حقیقتو میگم اون روز صب به وضوح جوشام ضعیف تر شده بودن
بهش ادامه دادم و باور کردم که جوش نمیزنم
و واقعا هم دیگه جوش نمیزنم🙂
ی روزی فکر میکردم یا مادرم منو میکشه یا من اونو فکر میکردم امکان نداره بتونم نسبت به کاراش بی اهمیت باشم و عصبانی نشمو باهاش بحث نکنم
اما حالا ذره ای برام اهمیت نداره و هیچ کینه ازش به دل ندارم  بابت همه روزای عمرم که نابودم کرده و فقط دارم تلاش میکنم که برم و برای همیشه حذفش کنم از زندگیم
ی روزی فک میکردم ممکن نیست بتونم با شرایط زندگیم و این خوانواده ی مزخرفی که گیرم اومده لحظه ای ارامش داشته باشم و بتونم تحملشون کنم
اما حالا برای خودم یه خلوت دنج ساختمو یاد گرفتم که چجوری صبر کنم و ارامشمو به خودم برگردوندم
ی روزی فک میکردم امکان نداره بتونم دوباره سره پا بشم اما الان دارم برا مسابقه ی دوی زندگیم خودمو اماده میکنم و سره پام تا روزی که به اون زندگیی که میخوام نرسم ام دست از دوییدن بر نمیدارم!
هزار تا مثال کوچیک وبزرگ دیگه هستن که حتی از این مثالایی که زدمم مهم تر و اثبات کننده ترن
که ذهنه تو همه ی زندگی توعه
بزرگترین کشف بشر اینه که یه انسان میتونه با ذهنش زندگیشو سرنوشتشو تغییر بده



و تو خواهی خندید؛ درست در جایی، که گریه کرده بودی :)

الان اگه بگم قدرت جذب میگی نگو ولی بزار بگم قدرت دفع:/ تو با همین نوشته هات داری تمام اینارو به جون ...

دیوید سیدلر ؛ چیزی که باعث شد من تلاش کردن واسه تغییر زندگیمو امتحان کنم داستان ایشون بود
یه نویسنده معروف امریکایی بود که به سرطان مثانه مبتلا شد 
قرار بود عمل بشه و توده سرطانی رو خارج کنن یکماه قبل از عملش شروع کرد به مراقبه های مدیتیشن که یه نوع استفاده از قدرت ذهنه
یکماه بعد وختی برای عمل رفت هیچ توده ی سرطانی وجود نداشت
جمله ای که وقتی خوندمش تصمیم گرفتم برای خودم شانس زندگی کردن و امیدوار بودن قائل بشم این بود: آن‌ها نتیجه آزمایشات جدید را به 4 مرکز تشخیص سرطان دیگر ارسال کردند و در کمال ناباوری فهمیدند که سرطان خود به خود از بین رفته است. دکترهای دیوید سیلدر گفتند تنها چیزی که او را از سرطان مثانه نجات داده بود استفاده از مدیتیشن و قدرت ذهنش بوده است.
اینو دقیقا از همون سایتی که این مطلبو خونده بودم پیدا کردمو عینا برات نوشتمش 
این اقا تو سن 86 سالگی بر اثر سکته قلبی فوت شده و یکی از دوستانش گفته که دیوید تو جایی بود و فوت کرد که بیشتر از هرجایی تو جهان دوسش داشت توی نیوزلند و کاریو قبل مرگش کرد که بیشتر از هرچیزی بهش ارامش میداد ینی ماهیگیری 
داستان این شخص هیچوقت از ذهنم بیرون نمیره و نخواهد رفت اما مطمعنم اگه بگردم هزاران مورد شبیه به ایشونو میتونم پیدا کنم که از دردای لاعلاج خودشونو تک و تنها کشیدن بیرون 
از سرطان خودشونو نجات دادن بدشانسی که پیش سرطان چیزی نیس مگه نه؟
اره میدونم شاید الان بگی بودنم کسایی که امیدوار بودن اما بازم نشده اره حتما بودن 
ولی به نظرت شانس کسی که هیچوقت امیدوار نبوده و همیشه مرگو قبول کرده و تاییدشم کرده کمتر از اونام نیس؟ دقیقا صفره دیگه!
پس بدون اینکه به نشدنش فکر کنی تلاش کن برای خودت و یه چیزیو همیشه یادت باشه
هرچیزی که بتونه به تو اسیبی بزنه یا ناراحت و اذیتت کنه توی ذهن توعه و وجود تو 
عصبانیت میکنن؟ تو عصبانی نشو 
تحقیرت میکنن؟ تو تحقیر نشو
میخوان ناراحتت کنن یا بهت آسیب بزنن ؟ آسیب نبین:)


و همیشه یادت باشه که 
" هیچ چیزی خارج از ذهنه تو 
روی تو قدرتی نداره! "

و تو خواهی خندید؛ درست در جایی، که گریه کرده بودی :)

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792