2777
2789
من چند سال بود رفت و امد نداشتم حالا چند روز پیش شوهرم به اسرار دعوتش کرد اومدن ولی محل ندادم انگار ...

چ حال سختیه..منم متنفرم ازشون تا قطع رابطه میکنم هی شل کن سفت کن در میارن دوباره رفت و امد میکنن اما اینبار اتمام حجت کردم باهمسرم

عزیزم تو ی شهر هستین ، با خاله و دایی.... همسرت رفت و آمد داری؟ منم ۱ ساله به خاطر جاریم قطع رابطه ...

ما ازدواج کردیم بله تو یه شهریم.من مشکلی ندارم.چرا اعصابت خورده؟

تا وقتی خدا هست،ریشه ی هیچ آرزویی خشک نمیشه

یکسال پیش هیچ امیدی نداشتم، همه روش ها رو امتحان کردم تا اینکه بعد از کلی درد کشیدن از طریق ویزیت آنلاین و کاملاً رایگان با تیم دکتر گلشنی آشنا شدم. خودم قوزپشتی و کمردرد داشتم و دختر بزرگم پای پرانتزی و کف پای صاف داشت که همه شون کاملاً آنلاین با کمک متخصص برطرف شد.

اگر خودتون یا اطرافیانتون دردهایی در زانو، گردن یا کمر دارید یاحتی ناهنجاری هایی مثل گودی کمر و  پای ضربدری دارید قبل از هر کاری با زدن روی این لینک یه نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص دریافت کنید.

ما ازدواج کردیم بله تو یه شهریم.من مشکلی ندارم.چرا اعصابت خورده؟


من عروس بزرگه هستم 

جاریم پارسال اومد ، از وقتی اومد باهام بد بود ، خیلی بهم کم محلی و بی ادبی می کرد ، خانواده همسرمم میدیدن و چیزی نمی گفتن ، حتی به من می گفتن تو باید پیش قدم بشی 

پیش قدمم شدم ها ولی اون خیلی خیلی بی ادبه

من از اینکه خانوادش بهش تذکر ندادن و حتی بهش پر و بال دادن ناراحت شدم 

الان ۱ ساله نه من نه همسرم نمیریم خونه باباش 

ولی از اون موقع هر کی همسرم رو میدید می گفت چرا به خانوادت کم محلی می کنی و تو زن ذلیلی و......

من ی آدمیم که با هیشکی کاری ندارم و کلا کم حرفم و سرم تو زندگی خودمه 

ولی ازم غول ساختن 

الانم مامان باباش میان خونم و میگن ما شماها رو دوس داریم 

ولی نگفتن اشتباه کردیم و ما اجازه دادیم بی ادبی کته 

به هر حال ی جوری تو اون مدت ناراحت شدم ، که الان می بینمشون دیونه میشم

میگم کاش کلا نبینمشون

منم چند روزه خیلی ذهنم درگیره..چطور ب ارامش میرسی و بهشون فکر نمیکنی

من با خانواده اصلی همسرم (مثلا خواهر برادر .پدر مادر)در ارتباط نیستم.ولی خب با خانواده خاله اش خیلی خوبم.....بیخیال یاد بگیر فقط خودت مهمی.هیچکس ارزش ندارع حالت خراب بشه....(البته این آرامش داشتن ب همسرتم خیلی برمیگرده مثلا هی برنگرده بگه بریم خونه مامانم اینا ....فلان

تا وقتی خدا هست،ریشه ی هیچ آرزویی خشک نمیشه
آرامش شده آرزو واسم باور می کنی تو خوابم باهاشون دعوا دارم و خواب راحت ندارم آرزومه ی روزی برسه که ...

منم مدام باهاشون تو فکرم میجنگم.متنفرم ازشون..ب همسرم گفتم یمیرن سر خاکشون نمیرم منم مردم سر خاکم نیان..ولی قسم خوردم گفتم اگر زودتر از من یمیری حتی نشونی قبرتو بهشون نمیدم

من با خانواده اصلی همسرم (مثلا خواهر برادر .پدر مادر)در ارتباط نیستم.ولی خب با خانواده خاله اش خیلی ...

خدا همسرتون رو حفظ کنه ایکاش ذره ای تو وجود همسرم غیرت همسر شما بود 

يَدُ اللَّهِ فَوْقَ أَيْديهِمْ
من با خانواده اصلی همسرم (مثلا خواهر برادر .پدر مادر)در ارتباط نیستم.ولی خب با خانواده خاله اش خیلی ...

همسرم خوبه..بخاطر اون گاهی بیخیالی طی میکنم.ولی کلا دوباره قطع رابطه کردم امیدوارم ب ارامش برسم

من عروس بزرگه هستم  جاریم پارسال اومد ، از وقتی اومد باهام بد بود ، خیلی بهم کم محلی و بی ادبی ...

باور کن من اصلا با جاریم لفظی بحثم نشد.یا بخوام ب هم بی احترامی کنیم....فقط چندتا است دادیم به هم .مثل کولی ها گوشی برداشت مادر شوهرمو خبر کرد....پدر شوهرم بهم پرید.منکه همونجا جوابشون با احترام دادم.همسرمم اومد قیامت کرد باهاشون....حالا ما عقد بودیم....هیچ خیری ازشون ندیدم....جالبه الان بجز همسرم هیچکس بهشون سر نمیزنه با اینکه ۵تا بچه ان

تا وقتی خدا هست،ریشه ی هیچ آرزویی خشک نمیشه
چ حال سختیه..منم متنفرم ازشون تا قطع رابطه میکنم هی شل کن سفت کن در میارن دوباره رفت و امد میکنن اما ...

آره من از پدر شوهرم بیشتر بدم میاد انقد فحش زشت قبلا بهم داده هیچ وقت یادم نمیره اون سه ساعتی که خونمون بودن یه بار چشم خورد بهش خودمو تو آشپزخونه سرگرم کردم تا وقتشون تموم شه برن 

برادر شوهرم زنشو طلاق داد یکی دیگه گرفته انقد ازش تعریف میکنن یکی نیست بگه یکی از فحشی که من شنیدم بشنوه در میره

همسرم خوبه..بخاطر اون گاهی بیخیالی طی میکنم.ولی کلا دوباره قطع رابطه کردم امیدوارم ب ارامش برسم

بهتر.بیخیال من اصلا ازشون نمیپرسم.تو ام همین کار کن

تا وقتی خدا هست،ریشه ی هیچ آرزویی خشک نمیشه
منم مدام باهاشون تو فکرم میجنگم.متنفرم ازشون..ب همسرم گفتم یمیرن سر خاکشون نمیرم منم مردم سر خاکم نی ...

خدا نکنه

اونا خیلی تلاش کردن همسرم رو علیه من بکنن

ولی دیدن همسرم منو انتخاب کرد و اونا رو ول کرد

حالا به غلط کردن افتادن 

ولی من چنان نفرتی بهشون دارم که هر وقت میان خونم ، اون شب دیونه میشم و حتی تا صبح نمی خوابم 

تن تن هم نمیان ها ، یعنی میگیم نیستیم

الان دوماهه ندیدمشون 

ولی هر روز تو فکرم هستن

تهمت ها و کارهاشون یادم نمیره 

همسرم گفته تا آخر عمرم با برادرم حرف نمیزنم ، انقدر ناراحتن

چون داداشش به زن بی ادبش گفته بود راحت باش و بی ادبی کن


خدا نکنه اونا خیلی تلاش کردن همسرم رو علیه من بکنن ولی دیدن همسرم منو انتخاب کرد و اونا رو ول کرد ...

خدا لعنت کنه خانواده بد ذاتو..منم دیگه نمیخوام باهاشون همکلام شم.متنفرم ازشون

ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیست

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز