2777
2789
ساعت دو ونیم تعطیل میشم تا دنبال بچه می ریم و با شوهرم میایم خونه ساعت4 میشه اما دخترم اجازه نمی ده ما استراحت کنیم.منم اگه بعد از ظهر ها نخوابم تا شب کسلم و نمی تونم کاری کنم.جدیدا حتی نمی تونم غذا درست کنم وبه کارای شخصی ام برسم دخترم خیلی شطونه خواب کافی هم ندارهو دائم در حال شیطونیه.14 ماهشه و تازه راه افتاده خیلی داره اذیت می کنه شما چی کار می کنید با همچین بچه ای؟
عزیزم بچه همینه دیگه دیگه باید عادات قبلی رو یواش یواش ترک کنی ... منم دخترم 11 ماهه است و تا میرسم خونه ساعت میشه 4 اونم که از صبح توی خونه پیش مامانم بوده سرحال و شادابه منم قبلا عادت به خواب عصر دارم ولی الان نمیشه برای همین سعی میکنم خودم رو باهاش وفق بدم ... حالا اگه ساعت 8 شب هم شد که اون میخوابه یه چرت میزنم اگه نه که هیچی ... شب زود تر بخواب اگه میتونی ... نمی دونم چطوری ولی ماها باید هرکدوم بر اساس شرایط خودمون با بچه تطبیق بدیم من تازه بیشتر روزها ساعت حدود 7:30 یا 8 دخترم رو با کالسکه میبرم بیرون چون حس میکنم حوصله اش سر میره و کسل و بداخلاق میشه ... همه این کارها رو میکنم شام هم میپزم شوهرم ساعت 9:30 میاد تا اون موقع شام پختم و دیگه تقریبا کاری ندارم ...
سعی کن از بودن با بچه ات لذت ببری بعدا همه این روزها خاطره میشه

مامان ها تو روخدا اگه بچه هاتون مشکل گفتاری و رفتاری دارن سریعتر درستش کنید.

امیر علی من پنج و نیم سالش بود ولی هنوز خوب حرف نمیزد😔😔 فک میکردم خودش خوب میشه. یکی از مامان ها خدا خیرش بده تو اینستا تا آخر عمر دعاش میکنم پیج اقای خلیلی و خانه رشد رو برام فرستاد.

الان دارم باهاشون درمان آنلاین میگیرم. امیر علی خیلی پیشرفت کرده🥹🥹 فقط کاش زودتر آشنا میشدم. خیلی نگرانم مدرسه نرسه. 

یه تیم تخصصی از گفتار و کار درمان و روانشناس دارن، هر مشکلی تو رشد بچه هاتون داشتین بهشون دایرکت بدید. 


با ساران موافقم بی خیال خواب شو چون منم دو ساله نخوابیدم نه شب و نه روز شب تا صبح دوبار بیدار میشه و اجازه نمیده خوابم عمیق بشه همیشه خستم
خودش بعد از ظهر نمیخوابه تنظیم کنین خوابتونو باهم مثلا به مربیش بگین تو مهد باهاش بازی کنن نذارن بخوابه
سلام....آیدا جون تا دو سه سالگی بچه باید قید خیلی چیزا رو بزنی.....منم شاغلم....دیگه عادت کردم.....سخته اما چه میشه کرد؟بچه ست دیگه
ساکنان دریا پس از مدتی صدای موج را نمیشنوند... چه تلخ است قصه عادت!!!
با ساران موافقم بی خیال خواب شو چون منم دو ساله نخوابیدم نه شب و نه روز شب تا صبح دوبار بیدار میشه و اجازه نمیده خوابم عمیق بشه همیشه خستم
خودش بعد از ظهر نمیخوابه تنظیم کنین خوابتونو باهم مثلا به مربیش بگین تو مهد باهاش بازی کنن نذارن بخوابه
من هم دارم از دست بچه ام دیوانه می شم. نه خواب دارم نه خوراک خیلی اذیت می کنه اما شوشو می گه ناشکری نکن!!!!ولی خودش می گیره تخت می خوابه!

باید سعی کنیم قدر این لحظات رو بدونیم ! چاره ای نیست
ان مع العسر یسرا، فان مع العسر یسرا
تربچه شوهرت رو خیلی با حال اومدی دیدی خودشون هی میگند ناشکری نکن و بعدش هم برای خودشون برنامه های خمختلفشون رو انجام میدند... هههههههههههه
یه جایی خونده بودم که وقتی یه نفر زیادی عاشق یه نفر باشه بیشتر از این که بگه دوستت دارم میگه مواظب خودت باش!!!
ای بابا. از بی خوابی چی بگم که دل منم پره. ایکاش فقط بی خوابی بود. روزی صد بار کل اتاقو کن فیکون می کنه.همین طور دنبالشم که یه وقت نیفته چیزی رو خودش نندازه و ... . هر چند یه وقتایی کم میارمو سرش داد می زنم ولی خب بچس دیگه چی کار باید کرد ما چون شاغلیم و به کارامون نمی رسیم یه وقتایی قاطی می کنیم دیگه. باورتون می شه من از وقتی بچه دار شدم هنوز نتونستم یه مهمونی درستو حسابی بدم. خودم که به خودم حق می دم ولی فامیلای شوهرم اصلا حالیشون نیست صاف تو چشم آدم نگاه می کنن به روی آدم می یارن یا هی تیکه می اندازن که مثلا این دفعه شام خونه فلانی. منم که اصلا به روی خودم نمی یارم فقط یه بفرمایید خشک و خالی. چی کار کنک به خدا نمی رسم. مام حسسسسسساسسسسسسسسسسسس باید همه چی ok باشه. خب نمی شه دیگه...
ایدا جون الان همه ماها این شرایط را داریم.....من ساعت 3می رم دنبال دخترم بدون اینکه نهار خورده باش.4میرسم خونه.... دخترم تو مهد خوابش را کرده بیدار شده خوراکی خورده سرحال و قبراق دنبال همبازی ...اون وقت من چی؟این جوریم
سعی کن کارهای فرعی خونه را تا می تونی کم کن.....سلامتت خیلی مهمتر از اینه که هرروز مثلا" گاز را تمیز کنی....
من یه وقتهایی که خیلی خسته هستم می شینم رو کاناپه و واسه دخترم یه سی دی می ذارم یا اسباب بازی محبوبش را می دم دستش و خودم همون طور نشسته چرت می زنم......
یه چیزی می گم نخندین ها.....از اونجایی که دختر من دوست نداره من چشمام را ببندم باور کنین یه وقتهایی از خستگی با چشم باز می خوابم....می دونم درکش سخته ولی برای من اتفاق می افته.....
تازه شما شانس اوردی با شوهرت می رسی خونه حداقل می تونی یه لیوان اب سرفرصت بخوری...شوهر من 9شب می اد خونه....حالا خدا وکیلی وضعیت کدوممون اسفناکتره؟؟؟؟
گاهی اونقدر خدا زود به خواستمون جواب می ده که باورمون نمی شه از طرف اون بوده...اینجاست که می گیم :"عجب شانسی آوردم"
عزیزم بیخود نیست که میگن بهشت زیر پای مادران است . کاملا میفهمم چی میگی چون خودمم شرایطم عین تو بود. النم که دخترم بزرگ شده و 9 سالشه بازم خواب درست حسابی ندارم . یه چیز بگم بخندین . دخترم نصفه شب بخواد بره دستشویی میاد منو بیدار میکنه میگه مامان من میرم دستشویی اگه دیدی سر جام نیستم نگران نباش. یا بیدارم میکنه میگه مامان من رفتم آب بخورم
2810
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز