خیلی این کار رو انجام میدم
کلا من اینجوری هستم که از اول هم به پسرم شخصیت میدادم ولی پسرم جدیدا دیگه خیلی توقعش رفته بالا
مدام خودش رو با پدرش مقایسه می کنه که چرا با اون تلفنی زیاد صحبت می کنی با من نه. یکی نیست بهش بگه اخه ما همش با همیم
یا میگه چرا برای بابا چایی میریزی میشینید با هم می خورید بهش میگم آخا تو سنت کمه یه چایی بیشتر برات ضرر داره ولی خب مدام غر میزنه
میگه چرا شبا پیش بابا می خوابی ولی پیش من نه
کلی هم بهش توضیح میدما ولی قانع نمیشه
خیلی با محبته خیلی عاشقشم خیلی به فکرمه ولی چند وقته این بلوغ فکریش اذیتم می کنه