ازدواج خوب است اما نه هر ازدواجی. به بیان دیگر می توان گفت ازدواج با بعضی ها گران تمام می شود. این مطلب نگاهی می اندازد به ۱۲ گروه از مردانی که ازدواج با آنها برای زنان گران تمام می شود...
۱. هوسبازها: مردان هوسباز، امروز عاشق هستند و فردا فارغ! آنها خودشان هم نمی دانند دنبال چه هستند. این افراد عاشق عاشق شدن هستند نه دنبال تشکیل زندگی واقعی. آنها برای جذب طرف مقابل، وعده وعیدهای زیادی می دهند. برخی از این مردان در یک زمان، با چند نفر در ارتباط هستند و برخی دیگر بعد از ازدواج، با فرد دیگری رابطه برقرار می کنند. معمولا اگر رابطه این مردان به ازدواج هم ختم شود، احساس رضایت نمی کنند.
۲. هفت خط ها: چنین مردانی سر و ته هر چیزی را با زبان بازی هم می آورند. معمولا هم به دنبال دختران ثروتمند هستند. معمولا به کارهای خلاف قانون دست می زنند و دنبال کارهای شرافتمندانه نیستند. آنها هنگام گردش یا مسافرت، خرج را با زیرکی به گردن دیگری می اندازند.
۳. افراد معتاد و دائم الخمر: اعتیاد چه به موادمخدر باشد چه به موادمحرک یا قمار، اعتیاد است. معمولا مردان قمارباز، همیشه طلبکارند و می خواهند همه چیز را بدون زحمت به دست آورند. حتی فکر می کنند بالاخره روزی شانس می آورند و در بازی قمار برنده خواهند شد. گرچه آنها همیشه قول می دهند این رفتار را ترک کنند، اما نمی توان خیلی روی قولشان حساب کرد. آنها معمولا یا بسیار بی خیالند یا پرخاشگر. افراد معتاد و دائم الخمر ثبات رفتاری ندارند و با این توجیه که در حال خود نیستند، رفتارهای بدشان را رفع و رجوع می کنند. نداشتن ثبات شخصیت، یکی از عواملی است که می تواند در فروپاشی زندگی نقش داشته باشد.
۴. بیکارها و لاف زن ها: مردانی که این خصوصیت رفتاری را دارند، دائم از این شاخه به آن شاخه می پرند. در هیچ کاری نمی مانند و پشتکار ندارند ولی به شدت از خودشان، کارهایشان و توانایی هایشان داد سخن سر می دهند. درواقع این افراد همه کاره و هیچ کاره اند.
۵. دمدمی مزاج و بی اراده: چنین مردانی حتی توانایی اداره یک زندگی ساده را ندارند، «بله قربان گو» هستند و نمی توان به عنوان تکیه گاه به آنها تکیه کرد. معمولا افرادی که از نظر شخصیتی به بلوغ کامل نرسیده اند یا بی اراده هستند و اعتمادبه نفس پایینی دارند، بیشتر مستعد مصرف الکل و استعمال موادمخدر هستند. درحالی که یکی از شرایط ازدواج، این است که مرد توانایی مدیریت زندگی زناشویی و مسوولیت پذیری داشته باشد.
۶. مردان وابسته: این مردان به جای مشورت گرفتن از دیگران، فقط دنبال پیروی بی چون و چرا از نظر دیگران هستند، مخصوصا پدر و مادرشان. از خودشان استقلال رای ندارند و اعتمادبه نفسشان پایین است. عمل نکردن به وعده ها و گفته ها و اضطراب از دیگر ویژگی های رفتاری این مردان است.
۷. مردان خسیس: آنها همیشه به این فکرند که چطور می توانند کمتر خرج کنند. مردان خسیس با این تصور که مقتصدبودن خوب است و نباید بی دلیل و بی چون و چرا پول خرج کرد، از آنچه ذخیره و پس انداز کرده اند، لذت نمی برند و استفاده بهینه نمی کنند. این منطق که به فکر فردا، روز مبادا و آینده بچه ها هستیم، درست نیست.
۸. مردان کسل کننده: مردان کسل کننده، نه اهل تفریح و گردش هستند نه مهمانی و معاشرت. آنها نه خودشان اهل بگو و بخند هستند و نه به شما اجازه خندیدن می دهند. مردانی که چنین خصوصیت رفتاری ای دارند، نه عصبانی اند، نه پرتحرک و سرزنده. آنها به هر فعالیتی بدبین هستند؛ از ورزش و رفتن به سینما و پارک گرفته تا گردش و مهمانی و مسافرت. درواقع آنها اهل هیچ چیز نیستند.
۹. رنجورنماها: مردانی که با انجام هر کاری احساس رنجش خاطر و دایم ناله می کنند، آنها از همه چیز شکایت و همیشه احساس بیماری و ناخوشی دارند. معمولا مرتب سرکار نمی روند و بیشتر هدفشان از ازدواج، به دست آوردن فردی با خصوصیات اخلاقی مادرشان است. درواقع آنها به دنبال مادردارشدن هستند تا زن گرفتن! بیشتر این افراد، وقت خود را صرف ایستادن جلوی آینه می کنند یا اینکه ولو می شوند و به حد افراطی دنبال دارو و درمان هستند.
۱۰. بدبین ها: افراد بدبین و مبتلا به پارانویید، به همه چیز شک دارند، مخصوصا در مورد مسایل ناموسی و اقتصادی. آنها طوری طرف مقابل را بازخواست و مواخذه می کنند که به نوعی بی حرمتی و بی احترامی تلقی می شود ولی معمولا به طرف مقابلشان می گویند: «به تو اعتماد دارم اما به جامعه نه!» این مردان با گوش کردن به اخبار حوادث، مدام در پی شنیدن اخباری درباره خیانت و... هستند.
۱۱. سلطه جوها: مردان سلطه جو انتظار دارند هر چه می گویند، طرف مقابلشان اطاعت کند. خوی آنها زورگویی و سلطه جویی است. بیشتر هم با پرخاشگری کارشان را پیش می برند. مدام دنبال گرفتن تایید از شریک زندگی شان هستند و برای او تعیین تکلیف و از کارش انتقاد می کنند تا جایی که احساس بی ارزشی کند و به مرور زمان اعتمادبه نفسش را از دست دهد.
۱۲. گرفتارها: افرادی که غرق کارند قبلا با کار و حرفه خود ازدواج کرده اند. درحقیقت ازدواج با این افراد، ازدواج دوم محسوب می شود. شاید با ازدواج با چنین مردانی، در ابتدا از اینکه همسر آینده تان فقط درگیر کار است یا اینکه وقتش را به بطالت نمی گذراند، احساس خوبی داشته باشید ولی همسرتان حتی با دستیابی به پول، شهرت و موقعیت هم در کنارتان نخواهد بود و همیشه نبودش را احساس خواهید کرد. این افراد همیشه دلمشغولی کارشان را دارند، حتی در سفر و ماه عسل. فکر و روان آنها کنار همسرشان نیست و اصلا توجهی به او ندارند.