از وقتی بچه دار شدیم گاه و بی گاه میره تو هال رو میل میخوابه
بچم ۴ ماهه س
من خیلی ناراحت میشم ، میدونم کارش سنگینه خسته س ، ولی عمدا بخاطر اینکه طول شب اذیت نشه اونجا میخوابه ک یعنی خوابم برده
دیروز اروم بهش گفتم ، قبلا هم بهش گفتم ک حضورت برا من ارامشه ، تنهام نذار
باز امشب گف یه چرت بزنم ، دو بار بیدارش کردم نیومد تو اتاق
حالم بد شد
دلم میخاد قهر کنم ولی میگم زوری ک نمیشه ، خیلی حس بدی دارم امشب دلم داد و گریه میخاد ، غرورم له شده
حتی پتو نبردم روش بندازم
به نظرم تازه زایمان کردی حساس شدی...کپسول آهن بخور مرتب
ولله من خودم ب شوهرم میگفتم برو تو حال بخواب ک بتونه بخوابه صبج میخواست بره سرکار واقعا نمیتونست بخوابه
۱۳ ساله ازدواج کردیم بی دروغ ۳ سال کنار هم نخوابیدیم
بخاری رو هم خاموش کن ،یه هیتر بزن برا خودتو نینی،
پنجره اتاق شوهرت هست رو هم باز کن
امروز ت بدترین شرایط عمرمم ب حدی حالم خرابه ک حس میکنم الان ایست قلبی میکنم
اون وقت همسرم ۶ بار بهش زنگ زدم برنداشته باره اخرم گف حوصله ندارم چیه
تنها نیستی عزیزمم
برا همینه میگن بچه رو از اول باید اتاق خودش گذاشت
همینن حوصله نمونده دیگه واسه شوهر من که انگار میخوان بکشنش بش میگم میری بیرون بچه هارم ببر خوبه میخوام واسه خودشون غذا بپزم گردش نمیخوام برم
خب اگر بنده خدا نخاب چجوری بر سر کار شاید صدای نوزاد اذیتش می‌کنه
منم تا شش ماهگی بچه از هم جدا میخوابیدیم چون واقعا نمیشد بخوابه با گریه بچه صبح تا شبم باید سر کار می‌رفت البته که گاهی بیدار می‌شد از گریه هاش ..بعد از شش ماهگی خودش اومد پیشمون و دیگه جدا نشد
عزیزم اوایل بچه داری این مشکلات معمولا برای همه پیش میاد.
آقایونی که صبح زود باید برن سرکار طبیعیه بخوان شب رو بخوابن.
زیاد بهش سخت نگیر.
میدونم برای شما هم سخته ولی این روزها میگذره و چند ماه دیگه جای خواب نی نی رو جدا میکنی و برمیگردین روال سابق
