بارداري دوممه خدا رو شكر پسر اولم سالمه
رفتم آرايشگاه ، خانم آرايشگر از آخرين بارداريش و اينكه پسرش سندروم به دنيا اومده صحبت ميكرد و اينكه چقد عذاب كشيده تو بارداري و بعد بارداري از همون موقع من يه چيزي مثل خوره افتاده به جونم كه نكنه خدا نكرده بچه تو شكمم سالم نباشه مخصوصا كه يه بچه ي سندرومي همون روز ديدم
چيكار كنم ؟؟؟
فقط بسپار ب خدا و ببین خدا چطوری ازش مراقبت میکنه
توبارداری زیاد قرآن بخون و کم آهنگ گوش کن
بچه تو شکم مادر تربیت میشه
الن چند هفته ای؟
فکر بد نداشته باش انشالله سالمه
این فکرای منفی چیه خاهر.. انشالله چیزی تیست توکلت بخدا باشه
اصلا آهنگ كلا دوست ندارم اعصابم خورد ميشه قرانم خيلي ميخونم ولي اين استرس ولم نميكنه تا الان نداشتم ولي الان كه ماه آخرمه و قيافه ي اون بچه جلو چشممه به هيچكس تا حالا حرفي نزدم فقط اينجا الان گفتم خيلي ناراحتم
هر چیزی ممکنه
برا منو چی میگی
من ته ته بدشانسی هستم
کلا هر ازمایش غربالگیری و ژنتیک بگی رفتم گفتن سالم
بچه با مشکلی به دنیا اومد نادر که اصلا نشون نمیده
میگم هر چیزی ممکنه
کلا سالم باشه نباشه خواست خداست
هیچ کاری نمیتونی کنی
مگه همون غربالگری و ..بری و امیدت بهش باشه لطف کنه بچه ی سالم بده
و اينكه چند نفر از فاميلامون كه رفتن آزمايش و آزمايش بهشون گفته سقط كنن و اونا نكردن بچه هاشون سالمه و خيلي باهوش
منم نرفتم كه نكنه من مثل اينا نتونم مقاومت كنم و سقط كنم و گناه كنم
عزیزم هیچ غربالگری نمیگه سقط کن بلکه ممکنه ریسک بعضی بیماری ها بالا باشه و بفرستن ازمایش تخصصی.بالا گفتی نرفتم نخواستم تو گناهش شریک باشم متوجه نشدم کدوم گناه؟میدونی همه این ناراحتی و استرسهاتو داری به جنینت هم انتقال میدی؟ پس سعی کن اروم باشی اون ارایشگره چه خانم بی درک و فهمی بوده به یک خانم باردار این خاطره تلخ ش رو تعریف کرده خدا کوچولوشو حفظ کنه ولی کارش اشتباه بود
