خدایی نویسنده اش خیلی..... من منتظر قسمت دیروزی بودم که با هیجان بخونم و همه چیو کامل بگن و تموم شه
اونقد الکی کشش داده ریز به ریز همه چیو میگه کی گوزید کی رید دیبا هم که غشیه یا غش میکنه یا بالا میاره آدم میخونه عق میزنه
یجوری دیبا رو قدیسه کرده و بالا برده همه رم زخمی کرده
اون موقع که خونه محمدرضا بود میگفت شبیه پیرزنها شده
بعد تو عروسیش با آرایش اون زمان چه دلبری بوده همه انگشت به دهن بودن 🤣