درسته حرفت ولی یوقتا می شه بالاخره انسانیم شاید باورت نشه ولی بوضوح میدونم دست خدا همراهم بود که تو غربت تک و تنها بدترین و سخت ترین شرایط رو گذروندم و الان تنها فکر پرداخت بدهی ها یکم اذیتم می کنه که اونم بخاطر بیماری همسرم مجبور به قرض شدیم هرچند بظاهر نشون نمیدم و همش می خندم و شاد ولی گاهی دلم یه شونه و بغل می خواد که گریه کنم
خدا دوستم داره منم دوستش دارم ولی امتحاناش دیگه خیلی سخت شده برام قربونش برم تا یکی تموم می شه یکی دیگه می گیره فرجه هم نمیده، خخخخخ