2777
2789
عنوان

چرا ذوق ندارم برا بچم..

| مشاهده متن کامل بحث + 623 بازدید | 51 پست
طبیعیه منم همینجورم  ولی گاهی وقتا تکون نمیخوره اونقدر نگران میشم که نگو اینم میشه حس داشتن دی ...

منم فقط میخوام سالم به دنیا بیارمش ولی از لحاظ روحی بهش حس ندارم😔

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

باید بدونی دلیلش چیه دیگه

اصلا از بچه خوشم نمیومد اما چون نتبلی تخمدان داشتم ترسیدم حامله نشم جلوگیری نکردم..یا دوست داشتم اگه بچم شد فقط یه دختر داشته باشم دیگ نذارم بچم بشه..از بس داداشام اذیتم کرده بودن تو بچگی از پسر خوشم نمیومد از طرفیم چون خواهر نداشتم و همیشه تنها بودم دوست داشتم حداقل دختر داشته باشم😔

منم فقط میخوام سالم به دنیا بیارمش ولی از لحاظ روحی بهش حس ندارم😔

منم گاهی یادم میره باردارم 

موقع درد تو خواب یادم میاد عه باردارم 

ولی خوب سعی میکنم بهش فکر کنم دنیا بیاد چیکارا کنم براش و ... باعث میشه بهش حس پیدا کنم 

شما هم اول سعی کن روحیه خودت اوکی باشه و خودتو مشغول کن و سعی کن به نی نی ات فکر کنی و هر وقت دراز میکشی باهاش حرف بزن صداتو بشنوه 


الان راحتی دنیا بیاد به سلامتی وقت سر خاروندن نیست 

چه راحتی،تا ۳ ماهگی حالت تهوع الان معده درد شبا خواب ندارم،میل جنسیم اذیتم میکنه ولی کاریشم نمیتونم بکنم..سرکارم میرم

اصلا از بچه خوشم نمیومد اما چون نتبلی تخمدان داشتم ترسیدم حامله نشم جلوگیری نکردم..یا دوست داشتم اگه ...

اونروز داشتم فکر میکردم چطور میشه ینفر و با وجود تموم تاریکی های وجودش دوست داشته باشی 

اول به شوهرم فکر کردم دیدم نه نمیتونم تاریکی وجودشو دوس داشته باشم بعدم به مامانم که تموم دنیامه دیدم نه حتی اونم نمیتونم تاریکی های وجودشو دوس داشته باشم 

بعد به بچم فکر کردم و دیدم تنها کسی که همه جوره بتونم دوسش داشته باشم پسرمه با تموم بدیاش 

اون بچه تو اولین عشقش هستی جوری تربیتش کن که مثل داداشات نباشه  

بچه هر چقدر شر باشه واسه مادرش حامی و پشتیبانه 

تو داری پشتیبانتو بدنیا میاری گناهه که دوسش نداشته باشی

منم فقط میخوام سالم به دنیا بیارمش ولی از لحاظ روحی بهش حس ندارم😔

مامان من هم میگه من تا زمانی که بچه هام به دنیا نمی‌آمدم حسی بهشون ندارم اما به محض زایمان عاشقشون میشد البته نوه شون از بارداری من بعد سونو ان تی عاشقش شد چون تو سونو دست پا تکون دادنش دید از سونو آمدیم بیرون گفت من عاشق این شدم چه دست و پایی میزد

همه عمر برندارم سر از این خمار مستی    که هنوز من نبودم که تو در دلم نشستی
منم گاهی یادم میره باردارم  موقع درد تو خواب یادم میاد عه باردارم  ولی خوب سعی میکنم بهش ...

اصلا نمیتونم باهاش حرف بزنم😪..اصلا نمیدونم بدنیا اومد چجوری باهاش رفتار کنم حتی از شیردادن به بچه متنفرم

اگه بهتر نشدم چی اون بچه چ گناهی کرده

اتفاقا هوبه که پسر شده، پسرا عاشق مادرشونن وقتی به دنیا بیاد و بزرگ بشه میفهمهی چه نعمتیه. 

به خودت تلقین نکن، خودت بعدا دوسش داری. الان خیلی زوده

مامان من هم میگه من تا زمانی که بچه هام به دنیا نمی‌آمدم حسی بهشون ندارم اما به محض زایمان عاشقشون م ...

منم فقط همون روزی که تو سونو دیدمش داشت انگشتشو میخورد ذوق کردم بعدش یادم رفت دوباره

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز