[QUOTE=313092015]از تو داغونم انگار خودمو هل میدم جلو بتونم یه کاری بکنم [/QUOTبه خدا منم همین جورم.شوهرمم اصلأ درک نمیکنه شبا از غصه آینده و کارای این بچه خوابم نمیبره
اره خشم دارن کاغذ رو بامدادپاره میکنن
حرف میزنن
ناخن می جود
بچه شما دقیقا حالت پسر من رو داره
هیچ کار نمیتونی بکنی جز گریه مثل من
من قرصهای زیادی دکترش عوض کرد آخر با ریتالین ایرانی چون خارجی نیست کلونیدین میدم که خواب الو بشه آروم بگیره وگرنه ریتالین خالی نمیشه
ریسپریدون مثل دیوانه ها میکرد
ارپپرازول تویخچال بود همش ضعف
الانم زیاد آب میخوره مدام دسشویی
دیوارهای خونه رو با اسباب بازی کنده بود مبل چهارم همه چی داغون شده
درکی زیاد از خطر نداره میفهمه ولی دوسداره بکنه
روزی صد بار نصیحت میگه ببخشید باز یک دیقه نشده همونا
شوهر من توی ماشین می‌خوابه.
من که خیلی مشکلات دارم توتایپیکم هست اینم از زندگی که آرامش نداریم
شوهرمنم زده شده
هر روز تکه از همه میشوم
واقعا بریدم
ریسپریدون خارجی و ایرانی هر دو رو امتحان کردیم شربت آنتنالینم خورده.دندون قروچه داشت یکم بهتر شده جیش میکنه شلوارش درک زیادی از خطر نداره نمیتونم بفرستم با بچه ها بازی میکنه دایم باید پشت سرش باشم سرشو میندازه می‌ره نمیدونه کجا همه اینا یکطرف حرف نزدنش یک طرف
ریتالینای ایرانی آشغالن روی من بیش فعال بدبخت اثر نداشت
