پسر منم از ۶ سالگی خورد روز نیست گریه نکنم همین دوساعت پیش که به زور خوابید
تازه اول بدبختی هست کاربه جایی رسیده میگم خدا منو بکش این بچه شفا پیدا کنه
خیلی سختمه همه منو سرزنش میکنن که نتونستم تربیت کنم هرچی میگم مریضه دکتر گفته مشکل از عملکرد مغزش هست نه تربیت من
هر روز شوهرم میگه میذارم میرم
دخترم کاراش رو یاد گرفته
همسایه به ادم تذکر میده کسی که نداره نمیتونه درک کنه
اندازه ده بچه انرژی میگیره مدام سوال حرف لجبازی قلدری
همون که میگه ومیخوادباید بشه
احساسوشرایط دیگران رو درک نمیکنه
برای خودشم نمیتونه تصمیم بگیره
بع خاطرش هی باید حرف بستون از همه عذر بخوام
هم سالانش نمیتونن تحملش کنن مهارت حرکتی ضعیف هست انگار دستش جون نداره
خیلی هوش داره ولی ساده لوح هست کارای مسخره میکنه
نمیتونی مهمونی ری ابروت میره دو ساعت به زور گارانتی داره
رفتارش دست خودش نیست
هر روز دعوا جنگ اعصاب وسروکله زدن
این مادر خسته رو هیچکی درک نمیکنه
مدام ساعت نگاه کنی ۴ ساعت شد دوز دارو باید بدی عصبی میشه
کاردرمانی مشاوره هزار کوفت بردم خرج کردم ولی مشکل رفتار نیست مشکل مغز هست درست نمیشه
شما هم مثل من مجبوری تحمل کنی خودم عصبی شدم استرس گرفتم برا ابن که نزنم خودم رو میزنم گاهی جیغ میزنم
خسته شدم خدایا من نمیشم رحم به من وامثال من کن
بچه کسی جلو چشمش اینجور نشه وقتی مسخره بازی میکنه الکی میخنده میخوام بمیرم یا کارهایی که به نتیجه اش اصلا فکر نمیکنه