بچه ها شوهر من همیشه مناسبت ها برام همه چی میخره ،و بی مناسبت هم میخره
ولی دنیای غم انگیزی دارم ،چون اصلا اینکه چی دوس دارم براش اهمیت نداره ،هرچی خودش دوست داره همونو میخره ، عاشق طلاست ،یکسره طلا میخره ولی من ادکلن دوست دارم ،پول نقد دوست دارم
یا رستوران میریم بهترین جا ولی چیزی ک اون دوست داره ، دیگه خسته ام واقعا 🥺🥺🥺🥺الان با بغض مینویسم،اینکه کسی تورو ب روش خودش دوست داشته باشه ،خیلی غم بزرگیه،چون احساس تنهایی و دیده نشدن میکنی
من دعوام نشده ولی همچین چیزایی ته دلم موند
دلمم نمیخواد بهش بگم آخه چجوری من برم بگم به من توجه کن
اینکه طرف بیاد بگه مثلا اینو دیدم گفتم بهت میاد گرفتم کجا اینکه با زبون خودت بری منت بکشی کجا
نمیدونم چرا بقیه نمیفهمن من چی میگم
شاید چیز گنده ای نباشه ولی همیشه ناراحتم میکنه و مثل الان میزنم زیر گریه
والا مال من درستمم بلدنی رفتار کنه چ برسه گل کادو
ب قران بقیش هم خوب نیست
کلا خرید خونه رو خودش میکنه،ب منم ماهیانه میده ،مثلا میگم ۱ کیلو گوجه ۵ کیلو میخره ،ولی الان میگم ی کارت جدا پول بریز ، اگر بچه چیزی خواست من تو خیابون از پول خودم هزینه نکنم ،میگه نه !هرچی میخوای اس بده خودم میخرم !
حالم از خودخواهیش بهم میخوره
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز