ببخشید ولی بیخود دلشون میخواست حضور داشته باشی،مگه بیکاری؟مگه علافی؟مگه خونه ی خونت کار نداری که یکسره به ساز اونا برقصی؟
قرار نیست اونا یکسره مهمونی بگیرن و توهم بلانسبت مث علافا یکسره به ساز اونا برقصی.
منم خونم یکسره بیکارم بخدا،یککککسره،فقط ساعت ۹ بلند میشم غذا درست میکنم که شام ساعت ۱۱ شوهرم میاد بخوریم.
ولی هیچجا نمیرم.
هیچکسم ازم توقع نداره،تک و توک مهمونیا،حتی مادر شوهرم زنگ میزنه دعوت میکنه ازم که برم،درست عین یک مهمون