با تک فرزندی موافقین؟

سلام به همه دوستای خوبم ............من تازه واردم یه پسر 2 سال و 8 ماهه دارم که اونم با دارو دکتر خدا بهمون دادش...................همه بهم میگن چون تو سر این یکی مشکل داشتی برای دومی اقدام کن مبادا بازم طول بکشه ولی هم من و هم شوشو اصلا تو فکر بچه دیگه نیستم من سر همین ینی با اینکه چقدر منتظر اومدنش بودم افسردگی خیلی شدیدی گرفتم تو 2 هفته اول زایمانم 10 کیلو کم کردم اونقدر ضعیف شده بودم که نمی تونستم 2 قدم بردارم و میخوردم زمین حالا بازم دوباره از اول این مراحل رو طی کنم من این یکی رو درست تحویل جامعه بدم شاهکار کردم البته این بستگی به شرایط هم داره داداشم ایران نیست بچه اولش با پسر من چند ماه اختلاف سنی داره الان بچه دومش 6 ماهشه و میگه اینم کمی بزرگ بشه برای سومی اقدام می کنه زنش هم که یونانیه و خیلی هم با این قضیه موافقه حالا خودشون بهترین امکانات آموزشی و تفریحی و......... برای بچه هاشون دارن هی داداشه هر وقت با هم حرف می زنیم میگه چرا نمی خوای بچه بیاری نذار اون پسر تنها بزرگ بشه و ................ ولی من کلا دورش رو خط کشیدم

سلام دوستان گل

من یک دختر گل دارم 10 سالشه . 37 سالم هستو شاغلم و تا ساعت 4 بعد از ظهر سرکارم. خیلی ها دارن روی مخم میروند برای آوردن دومی . من اقدامی نکردم هنوز. فقط راستش می ترسم بعدا پشیمون بشم و دخترم سرزنشم بکنه . الان زیاد تنها نیست . با دختر عمه اش از اول ابتدایی توی یک مدرسه درس می خونن و هر دو بعد از تعطیل شدن مدرسه میرن پیش مادر شوهرم یعنی مادر بزرگش. من از ساعت 5 بعد از ظهر تا شب فقط دخترم رو می بینم . برای دومی چطوری وقت بذارم ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
چی کار کنم با عذاب وجدان عزیزان دل؟ ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ در ضمن با شوهرم فامیل هم هستم راستش خیلی می ترسم.سنم هم از 35 گذشته و میگن خطرناکه . راستش نمیخام باعث بشم خدای نکنه بچه مریضی به دنیا بیاد . نمی تونم چطوری باید با خودم کنار بیام !!!!!!!!!!!!!!!!!!

مامان بانوی عزیز شما به چه نتیجه ای رسیدی گلم؟

سلام یاس جون

عزیزم با این تفاسیر که خودت کردی یعنی سنت از 35 گذشته و فامیل هم هستین و بعلاوه اینکه یک دختر گل هم داری فکر نمی کنی بیخیال شی بهتره ؟
دخترت هم که فعلا تنها نیست یه همدم داره
البته این نظر منه باز هم خودت بهتر میدونی عزیزم

آخه ما مامانای شاغل با این همه کار خونه و بیرون و رفت و آمد در ترافیک تهران چطور می تونیم دو تا بچه بیاریم. تازه به هر دوشون کاملا رسیدگی کنیم ، با هاشون بازی کنیم و هزار کار دیگه. پس خودمون چی؟ من که تو یکیش هم موندم.

من کاملا حرف مامان آدرینا رو درک می کنم و درست هم میگه واقعا.

منم می دونم ترافیک و شاغل بودن و اهمیت ندادن به نظرات دیگران و ...........................
ولی یک چیز خیلی اذیتم می کنه . عذاب وجدان دارم . همیشه که دختر عمه دخترم باهاش نیست و بزرگ بشه بی کس و تنها می مونه و شاید و صد البته منو سرزنش کنه که چرا تنهاست و خواهر و برادر نداره و و و و و .............................


مامان سوفیای عزیزم شما چند تا بچه داری گلم ؟

از این که مامان پارسا با این اعتماد به نفس حرف می زنه خیلی خوشحالم . کاش منم این اعتماد به نفس رو داشتم .
نمی دونم شاید این ماه اقدامی بکنم ..............

یاس عزیز من جوابم را با ایمیل بهتون دادم