عزیزم حق داری ما سختیه زندگی رو به یه محبت از ته دل میگذرونیم وقتی اونم نباشه زندگی خیلی سخت میشه متاسفانه مردا خیلی غافلن یه جایی خوندم اگر عشق آخرین عبادت ما نیست پس آمده ایم اینجا برای کدام درد بی شفا شعر بخوانیم و باز به خانه برگردیم؟ یه بار صادقانه بهش بگو حیف ازین عمر نیست که با بی توجهی بهم بگذرونیم؟
خداروشکر کن فقط تو جمع اینطوریه شوهر من کلا سرده باهام اصلا سمتم نمیاد تا من نرم سمتش خیلی سخته زندگی باهاش بخدا پوسیدم
شوهر منم اینجوریه بااین تفاوت که تا حالا اسممو صدا نکرده
انقد که تو شهر غریب اسممو نگفته وقتی کسی صدام می‌کنه یلحظه جا میخورم دراین حد ...
منم پسرم 3سالشه من خودم لیسانسم میتونم برم سرکار اما دلم برا بچم میسوزه کسی نیس نگهش داره
اگه جای تو بودم و شاغل بودم لحظه ای درنگ نمی‌کردم و‌جدا میشدم اجازه نمیدادم هیچ مردی در کنارم حتی حضور داشته باشه
انقد که این مرد منو عذاب داده
البته کار خوبی نمیکنی! باز همدر جامعه ما شرایط یک خانم متاهل راحت تر از یک خانم مطلقه است!ببین من هم تقریبا مثل توام. شاغلم. حقوقمو کامل تو خونه خرج میکنم. خیلی از چیزهایی که داریم با زحمتها و پافشاری من بوده! همسرم گاهی خیلی عصبانی میشه. اینبار جلوی مادرش قاطی کرده بود. مادرش هم می خواست منو نصیحت کنه گفت : مراقبش باشید اگر اتفاقی براش بیفته، تقصیر شماست! مثلا خیلی مومنه ولی من چند روزه هنوز این حرفشو هضم نکردم!
چندبار با خانواده مطرح کردم مامانم گفته تو بیای این خونه من از این خونه میرم! اعتقاد داره که من ناشکرم و همسرم هیچ ایرادی نداره و من باید بسازم .. دیگه نمیدونه روحم چه عذابی میکشه دلش میخواد من مثل شمع بسوزم تا فامیل و اشنا فکر کنن دخترش مثلا خوشبخته
احساس میکنم براش یه ابزارم برای همین نمیخوام رابطه داشته باشم
بره خودارضائی کنه دیگه برام مهم نیست.. بچه م بزرگ بشه ازش میگیرم تا اون موقع هم خودم طلا پس انداز میکنم اگه طلاق داد که هیچ نداد رضایت زن دوم میدم میرم یه شهر دیگه خونه میگیرم
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
9 ثانیه پیش
10 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز