اون اقا پدر دوتا بچس ..هرچقدر هم دور باشه از بچه هاش چیزی عوض نمیشه و اولویت اولش اونا هستن اینو همیشه یادت باشه
خودت هم‌شاغل هستی
معذرت خواهی سختی شد چون یجورایی کات کردی در اصل...الان مثلا میخای بری چی بگی..اگ‌برنگرده چی
اره پرستارم
تو بیمارستان با هم آشنا شدیم
من ی مقدار از حرفایی ک بهش زدم عذاب وجدان دارم
اخه در اومدم بهش گفتم با نصف شهر خوابیدی و مراقب پسرت باش ک بزرگ میشه راه باباشو ادامه نده و اونوقت هر چی درمیاری باید خرج کورتاژ واسه کثافت کاریای خودت و پسرت بکنی
اخه از محل کارش اخراج شد اومد ب من پیام داد منم شستمش گذاشتمش کنار
گفتم تورتو جای اشتباهی پهن کردی من مثه اون دختره نیسم ک برا ی گوشی خودشو ارزون فروخته اینبار ب کاهدون زدی
فک کردی خیلی زرنگی و میتونی با دخترا بازی کنی ؟ نخیر از این خبرا نیست آدما با هم متفاوتن
گف با دختره آشنا شدم
اولش خوب بود
بعد ی مدت فهمیدم سیگار میکشه و مشروب میخوره
بعدش بهم گفت دختره بهش گفته من گوشیم خرابه داری ی گوشی بهم قرض بدی
خانوادم الان دست و بالشون بستس
اونم بهش قرض داده
بعد قرار شده ک برگردونه
اما پیچونده
اینم رفته ازش شکایت کرده
بعدا من از اون مرده حراستیه هم شنیدم ک باهاش مسافرتم رفته
خودش گف دوسش نداشتم فقط دوست بودیم
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
5 ثانیه پیش
5 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز