اینو الان دیدم مهسان
اومدم بیرون فکر کنم
مطمئن نیستم😂
مامانم چند روز دیگه میخاد بره کربلا
امروز رفتیم براش مانتو و … خریدیم
ناهارم اومدم همینجا
یوقتایی واقعا لازمه بدون شوهر اومد خونه پدری
من کنار شوهرم اون راحتی سابق رو خونه پدرم ندارم، طبیعیم هست بنظرم
مامانمم همش تو هول و ولاست پذیرایی خوبی بکنه از شوهرم
ولی الان قشنگگگگ برای خودم لش کردم
پستا رو بخونم و یه چرتی بزنم
مامانم پرسید شوهرت خونه س؟
میدونستم اگه بگم اره، میگه بگو بیاد ناهار
گفتم خونه نیست🤪
فکر بد نکنیدا
خونه ناهار هست گشنه نمیمونه😂
مهم حال خودم بود که تغییر کنه و کرد