نگو نتمو خاموش نکردم 🤪
الان گوشی گرفتم دستم
مادرشوهرم زنگ زدگف یه ساعت دیگه بادخترم میایم خونتون😊
منم اینطوری😮
گفتم باشه منتظرم 🫠
حالا جاروی خونه ،جمع کردن ظرفای دیروز،دستمال کشیدن،همه مونده
توچهلوپنج دقیقه با سرعت نور همه رو انجام دادم😰
یه ربعم لباس پوشیدم و درازکشیدم انرژیم برگرده🤪
الان رفتن
خونه ترکیده🤣پسرخواهرشوهرم از رومبلامیپرید رو دسته ی اون یکی،ازرو اون رومیز،قلبم خراش برمیداشت🤣شش سالشه ها😲
مادر همسرم میگف بیخیال خونه داییشه بزار بازی کنه،
بخدا که عروسه بدی نیستیم چرااینطوری میکنین باهاشون آخه
تازه میگن وسایلای تو چرا نو مونده ما بعدها تو خریدیم خراب شده😅دوس دارن مال منم خراب شه