ببین کلا نمیشه یه قومیت رو حکم کلی داد ولی در کل بیشتر ترکا خیلی آبرودار و نجیب و اهل احترامن
(منظورم این نیست بقیه قومیت ها نیستن)
یه فضای سنتی و بزرگ و کوچیکی خاصی بینشون هست.
خانواده پدری من از هیچی، واقعا از هیچی زندگی میسازن. آبرودار. همشون هم باور کن کیلو کیلو طلا دارن. (اونایی که میگم اکثرشون کارگرن) من مدلشون رو جایی ندیدم.
ولی مثلا پدر و مادرم از دو تا روستا به فاصله مثلا بیست کیلومتری هستن اما فرهنگهاشون کلا فرق داره. برای همین واقعا نمیشه حکم کلی داد.
به طور متوسط و میانگین ترکها خیلی سازندن. خانواده خیلی حرمت داره براشون.
مثلا هیچ وقت نمیتونی یه شیرازی یا یه شمالی رو با ترک مقایسه کنی. مخصوصا گیلانی ها، بر اثر نشست و برخاست فراوون من دیدم خیلی خوشگذرونن. شیرازی ها همینطور.
تو یه میلیون به طور رندوم به یه شیرازی بده، به یه ترک هم بده. به احتمال خیلی زیاد ترکه پس انداز میکنه شیرازیه باهاش خوش میگذرونه.
ترکا تجملاتی ترن. مثلا دو خانواده از نظر اقتصادی یکسان، ظاهر زندگی ترکه به احتمال قوی تجملاتی تر از ظاهر زندگی مثلا فارس هست.
خود ترکها هم خیلی مدل های مختلف دارن. ولی در کل بیشتر زحمت کشن تا خوش گذرون.
تو نگاه کن هنرهایی که زن های ترکها دارن، مثلا قالیبافی. غذاهایی که میپزن. تغذیه هایی که دارن. اکثرا پر زحمت تر هست.
بخاطر جغرافیای استانهای ترک، ترک ها بهار و تابستون های بسیار پرکاری داشتن. مخصوصا تابستون. بعد هم به نوعی وارد زمستون و قحطی میشدن. برای همین خیلی باید زحمت میکشیدن تا زنده بمونن. فرصت چندانی برای خوشگذرونی نداشتن. چون تو فصل های که آب و هوا خوب بوده باید کار میکردن در حد اعلی. زمستون های مناطق سردسیر تو گذشته کاملا محبوس شدن تو خونه بوده. نهایت شب نشینی های منطقه ای. توقع خروج از فرهنگ منطقه ای رو نباید داشت.
پراکندگی مناطق ترک، معمولا مناطق کوهستانی هست. ارتباطات کمتری با محیط های دیگه داشتن. در حالیکه مثلا شمال و جنوب به واسطه دریا و جنگل های شمال و شرکت های خارجی جنوب، فضای تردد غریبه به این مناطق بیشتر بوده. مردم بازتری برای پذیرش بیگانه و فرهنگ بیگانه دارن.
این مثالش تو آمریکا هم هست. مردم ایالت های مرکزی بیشتر جمهوری خواه هستن،مردم ایالت های که به دریا و کشتی های تجاری و اختلاط فرهنگ دسترسی دارن بیشتر دموکراتن.
خلاصه که نمیشه حکم کلی داد. جغرافیا و جامعه شناسی و همه اینها دخیل هستن