دورهمی دوستان قدیمی (+جدیدیااااااا)

الان خیلی خوب شده.. اوایل واسه اینکه آخر هفته بریم جایی کل هفته باید برنامه ریزی می‌کرد. مثلا جمعه قرار بود ماشین بشوره.. الان نه خودش آخر شب راه میفته بریم خارج شهر یه روز بمونیم. 😀

رعدی جون اومدی و نسازیا😄😄😄😄

دیگه بنده خدا همه چی می‌خره دیگه

ماشینم که خریده زده به نامت

من فانتزی ام اینه شوهرم از این کارا بکنه مثلا من خبر نداشته باشم و یهو سورپرایز شم🤭🤭🤭🤭

جدی قدرشو بدون 

شوهرم نهایت حق سکوتش یدونه شکلاته

اونم میگه رفتی مغازه از طرف من برای خودت بخر🤣🤣🤣

شوهر منم همین بود

حتی تو غذا

مثلا شب میگفتم فردا نهار قیمه میزارم

صبح تصمیمم عوض میشد مرغ میزاشتم 

میگفت من شکمم رو برای قیمه آماده کرده بودم

گفت بخور بگو خدایا شکرت

 خیلی ها الان نهارشون آماده نیست بخورن😅😅😅😅

هستی بریم کوچه خلوت

ای جاااانممم عزیزممم

 انشاالله سایه شون مستداممم همسر محترم تون

انشالله ک همیشه ایام ب کامتون شیرین باشه

لبت تون خندون گلم

بوووسسس

بله عشقم صد درصد

تگ میکنم بیا

جواهرایی مثل ما دارن قدر نمیدونن.. 😎😎😎حالا وسواس نظافت داره آخه.. من خودم همش در حال سابیدن اون از من بدتره

ببین کپ همن

نیومدی؟

اره میدونم ولی چندبار گفتم سختگیری های  اوایل ازدواجتوحلال نمیکنم😉بیچاره دوساعت میره توفکر😅

الان بهتر شده اما راه خیییلی درازی در پیش دارم اگه بخوام ریز ریز درستش کنم که اونم دیگه پیرمیشم😊

حالا فک کن من خونه بابام درنهاییییت آزادی بودم

به لباسهامم اصلا گیر نمیدادن

همسرم اینطوری دیده بود منو،

بعد عقد گفت باااااید چادر سرت کنی

بعد دوسه سال که دید اصلا نمیتونم نگه دارم گفت نخواستیم بابابزارکنار🤣

می‌دیدی یه جا نشسته بودیم، یادم رفته چادر دارم بلند میشدم چادر کلا رو زمین بود تا بیام برش دارم دیگه بقیه می‌دیدن همه چیو😅چه حرصایی که نخورد سره این🤣

گفت حجابت با مانتو بهتره تا چادر🤣

الان همه چی می‌پوشم ولی کت و شلوارعمرا نمیزاره🙄

دامن واینام بپوشم حتما باید جورابشلواری کلفت باشه که پام دیده نشه🙂

البته من خودمم نمیتونم بپوشم،

بدون شالم اصلا راحت نیستم،

اگر همسرت راضی به مهاجرته که حتما این کارو بکن

ما از وقتی جا به جا شدیم خداروشکر درامدمون کمی بهتر شده. چون اینجا تو دیوار میتونه آگهی بذاره برای شغل دومش، کم و بیش تقریبا روزی یه نفر بهش زنگ میزنه و میره سرکار

اونجا که بودیم برا کسی هم میرفت کار می‌کرد دستمزد بهش نمیدادن نامردا یا اینقدر خورد و خورد و دیر میدادن که از جونت سیر میشدی

محل زندگی به نظرم روی خیلی چیزا تاثیر داره. شهر قبلیمون خیلی ناجور بود و وجهه خوبی نداشت. من که اوایل نمیدونستم رفته رفته فهمیدم مثلا کسی میشنید فلان شهری اصلا محلت نمیذاشتن. تو دیوار وسایل آگهی میکردم برا فروش میگفتن کجایی میگفتم شهرک فلان، گوشی رو قطع میکردن 🤣

اومده بودیم این خونه رو رهن کنیم تو بنگاه همسایه بین حرفاش گفت ما دنبال مستاجر خوب میگردیم مستاجر قبلی اهل فلان‌جا بود و خیلی رعایت نمیکردن و اینقدر اذیت کردن که صاحبخونه تا چندسال ترجیح داده خونه ش خالی  بمونه .... من از خجالت آب شدم گفتم الان بفهمه محل زندگی قبلی ما اونجا بوده عمرا خونه رو به ما بده. البته که میدونم همه جا خوب و بد داره و نباید تر و خشک با هم بسوزن ولی تو جامعه اینطوری جا افتاده دیگه 

درکل به نظر من تو شهرای بزرگ فکر آدم بازتر میشه مخصوصا از نظر اقتصادی

فقط یها جون حواست باشه نونوایی رفتن رو تو شهر جدید برعهده نگیری که عاقبتت نشه مثل من 😁

من خودمم یه ذره خجالت میکشم.. ولی در کل خیلی تغییر کرده.. 

فعلا گربه ملوس شدم ببینم جواب میده یا نه 🤣

از کجا معملوم اصلااااا

شاید بارداری بچت هم پسره🤣🤣