سلام دوستای خوبم
بچه ها من یه ایمیل ریجکتی گرفتم برای دکتری از سوئد🥲
اولش دلم انگاری خالی شد، اما یادم اومد من یه سال پیش حتی تصورشم نمی کردم تو جایگاه الانم باشم. دو تا مقاله، سابقه کار واقعی و تخصصی و خیلی چیزای دیگه
پس مجددا سرسختانه شروع کردم به اپلای برای پوزیشنای دیگه
و سه تا دکتری دیگه تو همون دانشگاه پیدا کردم و دارم براشون پروپوزال می نویسم.
یه مساله خانوادگی هم پیش اومد... هر چند بهش عادت داشتم اما تو تراپی با دکتر وارد فاز جدیدی از درمان شدم که انگاری جونم گرفته شده... بس که گریه و سوگواری کردم
دو جلسه باشگاه این هفته رو از دست دادم
اما امروز دیگه خودم رو جمع و جور کردم
تو این روزای بی حوصلگی یه پیراهن خونگی برای خودم دوختم، به توصیه دکتر که گفت یه کاری کن فقط برای خودت
نه منافع مالی داشته باشه، نه باعث رشد و ترقیت بشه
برای خود خودت
همین دیگه
دلم خواست یه کم از حال و هوای این روزام رو براتون بگم اینجا♥️