بعد واقعاً تو بارداری آدم هورموناش بهم میریزه اخلاقش انگار عوض میشه
من قبلاً از کسی به هیچ وجه انتظار نداشتم
اما الان دو سه روزه پشت سر هم گریم میگیره
به شوهرمم گفتم بچمون دختر شد راه دور نمیدمش
چون الان خودم غریبم اینجا ولی خانواده شوهرم هستند و میدونند حالم خیلی بده اما حتی به تعارف نگفتند بیا یک وعده پیش ما بخور یا برات بیاریم
باور کنید دو هفته اس آشپزی نکردم چون از بوی پیاز بدم میاد همش الویه آماده و نودل میخورم
غذای بیرون هم متنفر شدم
خلاصه که امیدم فقط به اینه که میگذره
امروز مادرشوهرم زنگ زده بود اون هم نه برای پرسیدن حال من میخواست آمار منفی فامیلاشون رو بده بعد گفت فلانی گفته منو دعوت نمیکنی بهش گفتم من رو به قبله ام دیروز با گریه آشپزی کردم بهم میگه اوووم
دوستان دقت کنید نهایت همدردی اوووممم😂