شهر زنان عزیز
شاید بنده خدای. چیزی دیده یا شنیده دلش گرفته
گفته بزار خودمو جمع کنم
شاید فرصتی شد برات حرف بزنه و بگه بخاطر چی تغییر کرده...
و از شما هم بخواه تغییر کنی...
مگه نه
😂😂😂😂
و در مورد شما مثلا میگه خوب خودش دوس داره
مثل قبل کمک کنه
اصلا ب من چه من ک نمی تونم بعش بگم شما کمک نکن
مثلا تو خونه ی مادر من تمام توجه و امکانات برای پسرا صد هست
خوب دیگه من دختر در حد حس و عاطفه ی دختریم میرم کمک
بیشتر تونستم ک بهتر نتونستمم جای حرفی و گله ی نیست
خودشون قشنگ متوجه ن
و هیچ وقت حرفی نمی زنن
اینقد اونجا بچه های بردارم حضور دارن و شلوغ می کنن ک نمی تونم ی شب خونه ی مادر با آرامش بخوابم
ب شوخی ب خواهرم گفتم خدا حفظ شون کنه برادرام و بچه هاشون
وجودشون باعث شده
هیچ وقت جرات نکنم قهر کنم برم خونه ی مادرم😂😂😂😂
چون ی روز دوم نمیارممم🤣🤣
و خونه ی پدر همسرم کلی همسر من حامی شونه و کمک دست شون
دیگه منم ظرفی نشستم جای بحثی نیست
شوهرم دیگ ب اندازه ی ی لقمه غذا ک خودش و بچه هاش می خوردن بهشون رسیده
منم فقط مناسبت ها می رم با اینکه دیوار ب دیوار هستیم
و خیلی تا خیلی رسمی و با احترام باهشون برخورد می کنم
پس در این صورت بنده از هر دو جا معافممم😂😂😂😂😂😂😂😂😂
شوخی می کنم دختر