سلام دوستان خوبید
امروزازصبح جومتشنج خانواده همسرم منم گرفته
برادرا خواهرا باهم دعواکردن ازهم طلبکارن هرطرف حق روبه خودش میده بعدمیان به من زنگ میزنن هرطرف سازخودشومیزنه اصلابزرگی کوچیکی توشون نیست چون پدرخانواده ضعیفه خیلی ضعیف
منم مجبورم جوابشون بدم هی تاییدکنم اره راست میگی حق باتوعه
این وسط یه جاری به شدت ترسناکم دارم خدانکنه حرف دربیاره برای کسی بدبختش میکنه
خوب شناختمش این چندسال فقط فاصله اموحفظ کردم ازش
خیییلی خیلی جو خانواده بده هیچ کدومم عاقلانه فکرنمیکنن حرف نمیزنن
امروز چندنفرشون زنگ زده به من گله وناله ونفرین اونیکی
حالامطمئنم برای منم حرف درمیارن ها
ولی من حرفی نمیبرم نمیارم فقط میگم اره راست میگی ونهایت دوتا موعظه کنم ازسردلسوزی
اماواقعا امروزحالموخراب کردن دلمم میسوزه براشون
نیازبه دلداریتون دارممم☹️☹️☹️☹️☹️☹️
ازطرفیم نمیخوام رابطموباهاشون قطع کنم چون شوهرم خانوادشودوست داره
خودمم موندم
این مدل رابطه منواذیت میکنه خیلی
چه کنم😪