من جمع کردم تیکه هاش را از روی فرش
از شانس گوهی من چند تا تیکه مونده بود رو فرش ..از بیرون اومد گفت پسرت فنجون شکسته منم هول شدم گفتم نه. ..خیلی اشتباه کردم دروغ گفتم کاش راستش را میگفتم فوقش ی چیز می‌گفت و تمام میشد الان اینقد فکرم درگیر نبوذ
😐عجب
عزیزم اشکال نداره خودتو ناراحت نکن
چرا دروغ؟
خب شکسته دیگه شکستنیه باید بشکنه خب
مگه میخواست چیکار کنه که از واکنشش ترسیدی؟
میگفتی پسر من نشکسته نوه خودت شکسته با خنده و شوخی میگفتی
از این به بعد خونه هرکی همچین اتفاقی افتاد خودت به صاحبخونه بگو دیدی اخم و تخم کرد به جاش براش بخر
میگفتی اره از دستش افتاد .
منم تا اونجا که بتونم جمع کردم .
منم یه زیر استکان کهنه ازش شکستم که کلا فقط دوتا ازش داشت کهنه و خط خطی
الان میخا یه دست بگیرم ۱۷۰
خیلی برا ظرفای کهنه هم ناراحت میشه
خیلی ترسیدی ک😂😂
حالا یه استکان بوده دیگه
مهم نیس فدا سرت
تمیز جمعش میکردی دیگه اگه میرفت تو پای یکی چیکار میکردی
ببرش یه گوشه بگو اره شکسته،جلوی خودش نگفتم ترسیدم چیزی بهش بگید،هرچی هزینش باشه میدم
حالا عیب نداره الان بهش بگو .بگو چون این اتفاق افتاد خجالت کشیدم آره از دست بچه افتاد دیدی خیلی چهره اش ناراحت شد براش یه دست بخر
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز