من رفتم ارایشگاه تو کوچمون برگشتنی ناخوداگاه نگاهم افتاد تو خونه عمه عشق سابم پسر عمشو دیدمد بعد خواهرم گفت تافتم مونده برو بیارش رفتم اوردم باهم فیس تو فیس شدیم و رفتم تافتو اوردم دم برگشتنی وقتی چند قدم اومدم پایین تر ی سوت زد ولی سوت نازک طور بود من برنگشتمنگاش کنم ولی ی وقت فکر نکرده بخاطر اون برگشتم؟😐اینم بگم ی مدت بعد رفتن عشق سابقم ی تایمی یکم روم کراش بود😐😑