2777
2789
عنوان

تنهاییده روز آخر حاملگی

145 بازدید | 9 پست

ده روز مونده تا زایمان کنم ولی احساس میکنم شوهرم از من فراری هست تنهام میذاره می‌ره تفریح خودش در حالی که دوست داشتم این اواخر بیشتر با من وقت بگذرونه،از خودم بدم میاد احساس میکنم از بودن با من لذت نمیبره که فراری هست 

خودش هم می‌دونه من حوصله ام زود سر می‌ره یه بار هم نمیگه ببرمت بیرون بگردیم روحیه ات‌ باز بشه 

بنظرم همین خواسته هاتو به خودش بگی بیشتر کمکت میکنه عزیزم. مردا گاهی از مسئولیت و استرس اینجوری میشن خودت دونه دونه کارایی که دوست داری بهش بگو برات بکنه. حتی ایده هات برای روز زایمان

مامان ها تو روخدا اگه بچه هاتون مشکل گفتاری و رفتاری دارن سریعتر درستش کنید.

امیر علی من پنج و نیم سالش بود ولی هنوز خوب حرف نمیزد😔😔 فک میکردم خودش خوب میشه. یکی از مامان ها خدا خیرش بده تو اینستا تا آخر عمر دعاش میکنم پیج اقای خلیلی و خانه رشد رو برام فرستاد.

الان دارم باهاشون درمان آنلاین میگیرم. امیر علی خیلی پیشرفت کرده🥹🥹 فقط کاش زودتر آشنا میشدم. خیلی نگرانم مدرسه نرسه. 

یه تیم تخصصی از گفتار و کار درمان و روانشناس دارن، هر مشکلی تو رشد بچه هاتون داشتین بهشون دایرکت بدید. 



تو حاملگی آدم اعصابش بهم میریزه... اینم همونه نگران نباش... شوهرت نمیتونه ده روز آخر بشینه ور دلت.. در این ده روز با بقیه روزا فرقی نداره... بخاطر هورموناس... آدم حساس میشه این روزا... فکرتو مشغول نکن... 

شاید استرس داره،من خیلی به شوهرم توضیح دادم که اخراش نباید تنها باشم مثلا دلم می خواد زنگ بزنه بگه حالت چطوره و اینا ولی زنگ نمی کنه ،البته منم خیلی بهش زنگ می زنم بازم وقتی بیرونه کلا فکرش پیش من نیست ولی من همه اش فکرم پیش اونه

جان مادر تو آمدی تا هر لحظه بهانه ای برای خندیدن داشته باشم،پسر قششنگم،مواظب خودت باش جان مادر(کسی ‌سوال‌ می‌کند به خاطر چه زنده‌ ای؟و من برای زندگی تو را بهانه می‌کنم)
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز