زنداییم خیر سرش ادم منطقیه چند روز پیش بهش زنگ زدم بیاد وساطت که خانوادم قبول کنم با پسر مورد علاقم ازدواج کنم اینم بگم پسرع هچ عیبی نداره و تنها دلیل مخالفت خانوادم اینه که پسر عموتو رد کردی اینم باید رد کنی
حالا من زنگ زدم زنداییم حالمو خوب کنه تر زده به همه چی من جواب اینو چی بدم تروخدا؟؟؟؟ من گفتم بیا مشکل منو حل کن رفته واس من یکی دیگه پیدا کرده اونجام ک گفته زنگ نزن چون خوشون مهمون هس.... من چ جوابی بدم ب این دارم میترکم از حرص